*جاوید عباسی فلاح – موسیقی اصیل ایرانی به عنوان اصل و اساس و خمیرمایه موسیقی ملی کشور، شامل هفت دستگاه به نام های ماهور، شور،چهارگاه، سه گاه، همایون، نوا و راست پنجگاه و همچنین پنج نغمه یا آواز ابوعطا، بیات ترک، افشاری و دشتی از دستگاه شور و نغمه یا آواز اصفهان از دستگاه همایون است.
این مجموعه دوازده قسمتی از لحاظ گستردگی عاطفی و حالات روانی بسیار وسیع، متنوع و غنی می باشد. زیر و بم های اعماق وجود آدمی را می کاود و دل را به حالات گوناگونی متحول و متاثر می سازد.
این تاثیر هنگامی درمانگر است که نوازنده، ورزیده و به رموز دل و الحان آگاهی داشته باشد تا از تاثیر آرام بخش آن بهره گیرد. موسیقی ایرانی با نغمه ها و فواصل گوناگون، متناسب با تحولات و تغیــیرات جغرافیایی و آشوب های گوناگون و محیطی ایران، همواره آرام بخش مردم این دیار بوده است و این موضوع مورد تایید بیشتر محققان این رشته می باشد.
تار و پود مستقل موسیقی ایرانی با شرایط احساسی، عاطفی و اقلیمی روحیه ایرانی، طرح وحدت و یگانگی می سازد و به انسان، آرامش و وحدت می دهد. موسیقی ایرانی عواطف متنوعی از آرامش ، عشق و نشاط، تحرک، شادی، دلدادگی، امید و ناامیدی ، فراق ، اشتیاق و … را در برمی گیرد. حزن و اندوه وجهی از آن است نه تمامی آن.
همان گونه که حزن یکی از نیازهای حسی آدمی است و به عنوان مکانیسم عاطفی به سازگاری و تطابق انسانی کمک می کند، در مایه های موسیقی ایرانی نیز حزن وسیله ای برای برقراری تعادل آدمی در شرایط ناگوار است.
احساس، وحشی ترین و در نتیجه طبیعی ترین و حقیقی ترین بعد متفیزیکی حضور موجودیت بشری و حیاتی ماست.نقش موسیقی، تعین بخشیدن به این بعد مهارناپذیر و غیر عینی وجود است.به عبارت دیگر، همان نقشی که خطوط هندسی در حد و رسم ابعاد مادی اشیا در جهان دارد، موسیقی این نقش را در خصوص متعین ساختن حدود احساس و حالت های آن به گونه یی دقیق و ریاضی وار عهده دار می باشد.
موسیقی ربع مسکون زندگی عاطفی ماست، جغرافیای احساس و تاریخ نانوشته زمان خوردگی های نهاد نا آرام روان بشریست،به عبارتی، بشریت مصوت لحظه های هست مندی و حضور است.
دکتر داریوش صفوت عقیده دارد که موسیقی شرق جنبه مثبتی دارد، بسیاری از بیماری های جسمی را شفا بخشیده یا آن را تسکین می دهد. پزشک معروف ایرانی زکریای رازی از قدرت درمانی موسیقی آگاه بود و از آن برای معالجه بیماری های زیادی استفاده می کرد. در تورات آمده که صدای چنگ داوود پیغمبر به افکار مضطرب آرامش می بخشد و قدرت دور کردن شیطان را داشت.
به عنوان نمونه دکتر صفوت در متنی به فرانسه چنین می نویسد:« گوشه عراق، ضربان قلب، اختلال روانی و تندی خلق و خو را بهبود می بخشد، آواز اصفهان، خرد و پختگی روحی می آورد ضمن آن که جسم را از بیماری های سردی و خشکی محفوظ می دارد، گوشه رهاوی، ذهن را آرام می کند، معالج بلغم است و کجی دهان را رفع می کند، گوشه بزرگ دردهای شکم را آرام می کند، به تصفیه روح و بیدار کردن تفکر کمک می کند ، شخص را از وسوسه های شیطانی ، ترس و وحشت محفوظ می دارد، گوشه زنگوله برای بیماریهای قلبی موثر است».
در طول تاریخ ایران به قدرت تاثیرگزاری و شفابخشی موسیقی اصیل اشاره شده است. برای مثال در دوره ساسانیان در یک گردهمایی موسیقایی ، حضار با آهنگی که چنگ نواز معروف نکیسا می نواخت آنقدر خود را تکان دادند که هشیاری از دست داده و لباسهای خود را پاره کردند. به همین دلیل این نغمه را جامه دران نامیدند.
داستان معروفی درباره فارابی نقل می شود که چگونه روزی او در جمع باعث خشم سلطانی می شود و زندگی اش به خطر می افتد. بلافاصله سازش را برداشته و شروع به نواختن یک لحن شاد می کند و همه را به وجد می آورد، به طوری که همه تمایل به شنیدن موسیقی می کنند سپس به تدریج لحن موسیقی را غمگینانه می کند، حضار همگی شروع به گریه می کنند و در انتها لحن را تغییر داده و طوری می نوازد که همه خوابشان می برد، فارابی جانش را برداشته و فرار می کند.
آقای روح اله خالقی حزن موجود در موسیقی ایرانی را برخاسته از روح عارفانه مردم ایران می داند زیرا که معتقد است موسیقی محزون ایرانی ،انسان را به اندیشه وامی دارد. به عبارتی موسیقی ایرانی گریه و ملال نیست بلکه انسان را به فکر فرو می برد و این اندیشیدن موجب رفع کدورت و خستگی روح او می شود.
موسیقی رزمی و موسیقی بزمی ایران
بشر با اطلاع از تاثیر موسیقی بر روان انسان ها، از موسیقی رزمی برای تهییج نیروهای رزمنده در میدان های جنگ استفاده می نمود. بنا به نوشته گزنفون،کورش بزرگ در هنگام جنگ با آشوریان با خواندن سرود جنگی در مواقع بحرانی، آن چنان سپاهیانش را به هیجان می آورد که با حمله شجاعانه موجب شکست و فرار سپاهیان جنگنده آشوری می شدند و سرانجام آنها را شکست می دادند. بنا به نوشته فارابی، پادشاهان ایرانی در لشکرکشی های خود، دسته ای از فریاد زنان را برای ایجاد وحشت در صفوف دشمن همراه سپاهیان خود می بردند. کار این گروه فریاد زدن و نعره کشیدن و هیاهو راه انداختن برای جنگ روانی در میان سپاهیان دشمن بود.
آورده اند که در جنگ اسیوس، پس از شکست داریوش سوم، 320 نوازنده زن به دست پارمنیون، سردار اسکندر، اسیر شدند. چنین داستان هایی می رساند موسیقی ایرانی در زمان هخامنشیان، بیشتر جنبه نظامی و رزمی داشته است.
ضمنا این موسیقی خاص مردان نبوده است ، بلکه زنان نیز در ترویج این هنر نقش داشته اند.نکته دیگر آنکه یونانیان بعد از جنگ با داریوش با سازهای رزمی ایرانی مانند طبل و کوس آشنا شدند و از آن ها در بقیه جنگ ها برای تهییج جنگاوران خود بهره گرفتند.
موسیقی بزمی هم موجب تاثیر مثبت در روح و روان انسان ها می شود و رفع خستگی، شادی، خالی نمودن عقده های روانی و غم ها و آرامش خاطر او را در پی دارد. ایرانیان از دیرباز با موسیقی بزمی غمگین آشنا بوده اند.
از میان دستگاه های موسیقی ایرانی دستگاه چهارگاه و دستگاه ماهور دارای حالت بزمی و رزمی می باشند که دستگاه چهارگاه با توجه با حالات مختلف موجود در گوشه های آن بیشترین نقش را در ایجاد تحرک و انگیزه و انرژی دارد، بنابراین می توان نتیجه گرفت که در موارد ذکر شده به احتمال زیاد از موسیقی های مخصوص دستگاه چهارگاه در میدان های جنگ استفاده می شده است.
موسیقی بزمی از نوع ترنم لالایی و صدای تپش قلب مادر است که چون کودک سر به سینه او می گذارد، به خواب خوش می رود و میارامد. این موسیقی همان موسیقی ای است که دانشمندان می گویند موجب رشد روزافزون گل هاو رام کردن حیوانات می شود و همان موسیقی ای است که با تجلی در نای چوپان موجب آرام چریدن گله و به هیجان در آوردن و شادی حیوانی وحشی و زهراگین چون مار زنگی می شود.
حالات موسیقیایی دستگاه چهارگاه
چهارگاه قدرتمند، قهرمانی، جشن ، هیجان آور، عقل، فیلسوفانه، تحرک ژرف و میهن پرستانه است. رنگش زرد یا طلایی و عنصرش بخار است.
هنگام شنیدنش 6 تا 8 صبح و معنای عرفان ضمنی اش طریقت است. از چهارگاه برای قطعات حماسی و پهلوانی شاهنامه استفاده می گردد.چهارگاه تمام شدن عشق و نیز خوشحالی عشق و لاف و گزاف گویی در موفقیت عشق را بیان می کند.
دستگاه چهارگاه نمونه جامع و کاملی از تمام حالات و صفات موسیقی ملی و دارای گامی خالص و ایرانی است. چرا که درآمد آن مانند ماهور،موقر و متین است و شادی و خرمی خاصی دارد.در ضمنی که آواز زابل در همه دستگاه ها و در اینجا حزن و اندوه درونی در آواز ما دارد.
آوازی نصیحتگر، تجربه آموز و توانا مانند همایون دارد و آواز مویه و منصوری غم انگیز و حزین است.پس این دستگاه نیز به دلیل کمال خود هم گریه و زاری می کند و هم شادی می آفریند و گاهی مسرور و شادمان است و گاهی نیز غم انگیز و دلشکسته و با توشه ای از متانت و وقار عارفانه شرقی.
اما روی هم رفته چهارگاه را می توان دستگاهی محسوب کرد که مانند پیری فرزانه دارای روحی بلند و عرفانی است وا حساسات عالی انسانی را در کنار خصایص و محسنات انسانی صبور و شکیبا داراست.
از ناکامی ها و نا امیدی ها اشک غم می ریزد ودر شادی ها و خوشی ها اشک شوق و سرور. این دستگاه، بهترین گزینه برای ساخت قطعات وتصانیف ملی میهنی و حماسی است، به طوری که به زیبایی می تواند حالت شوق و افتخار وصف ناپذیری را در شنونده بوجود آورد. نوازندگی در این دستگاه با هر یک از سازهای ایرانی، زیبایی خاص خودرا دارد ولی هنگامی که تارنوازی به اجرای چهارگاه می پردازد، چیز دیگری است. به لحاظ حس شناسی مطابق نظر استاد مجید کیانی «چهارگاه» برآمدن آفتاب، سرآغاز زندگی، تابش نور،دیدن و شناختن و معرفت است.
در تحقیقی که آقای حبیب اله نصیری فر در تدوین و گردآوری کتاب نقش موسیقی آوازی در شعر و غزل ایران در سال1384 بر اساس ردیف موسیقی ایرانی میرزا عبدالله و پرسش نامه ای روان شناختی انجام داد که شامل حالات و صفات غم و اندوه، فراق، ناامیدی، شکوه و گلایه، شادی و خوشحالی، توانایی، خوش بینی، عشق و دلدادگی، جذبه و خلسه، هیجان، بی قراری، تظاهر و خودنمایی، پرخاشگری، نگرانی و اضطراب، آرامش و احساس تعادل بود. یافته ها دراین پژوهش نشان دادند که دستگاه چهارگاه از دستگاه هایی بود که بیشترین احساس شادی و خوشحالی، خوش بینی و توانایی را در زمره انبساط و نشاط روانی، که معرف تحریک مطبوع است، است.
البته بعضی از اساتید بر این باورندکه تمامی حالات فوق در تمامی دستگاه ها و آوازهای موسیقی ایرانی به نسبت وجود دارد. برخی نیز حالات ذکر شده را وابسته به موقعیت زمانی، مکانی و حال درونی اجراکنندگان و شنوندگان می دانند و نیز برخی معتقدند غم و غصه در موسقی اصیل ایرانی جنبه ملکوتی داشته و با غصه خوردن عادی تفاوت دارد.
خوشحالی پس از هیجان موسیقی چهارگاه
تفاوت هیجانی که پس از اجرای موسیقی چهارگاه برای شنونده ایجاد می شود با هیجانی که پس از شنیدن یک موسیقی راک و پاپ به وجود دارد در تاثیرگذاری آنهاست. هیجان موسیقی راک به دلیل تاثیرگذاری در سیستم عصبی شنونده ممکن است به سمت و سوی مخرب سیر کند، هر چند موقتی هم باشد روح و روان انسان را دچار اختلال کند، ولی هیجان در موسیقی اصیل ایرانی، چون برگرفته از فرهنگ، باورها ،پستی ها و بلندی ها، فراز و نشیب های زندگی ایرانی که سالیان سال تغییراتی روی آن انجام شده و معرف حال و هوای درونی و عواطف انسان ها بوده یا بر اساس یک موقیعت اجتماعی، حس وطن دوستی، احساس آزادی، رزمی و بزمی زیبایی بوده است و ترکیبی از این عناصر می باشد و چون بر احساس و عواطف شنونده تاثیر گذاشته و سیستم عصبی را مصون نگه می دارد نه تنها مخرب نبوده بلکه سازنده و درمان کننده، هدایت کننده، امیدوارکننده و باعش خوشحالی و خوش بینی نیز می شود.
موسیقی میتواند از راه احساس علاقه و دلبستگی و تداعی و یادآوری خاطرات مثبتی که با شنیدن موسیقی خاصی در ذهن انسان شکل میگیرد روی بیماریها تاثیرگذار باشد.
متاسفانه تمهای هیجانی موسیقی های بی هویت از نظر فرهنگی تاثیر مخربی بر حالات ایرانیان دارد و روحیه افراد را هیستریک میکند چون باعث تحرک میشود. مردم ایران فکر میکنند این موسیقی نشاطانگیز است در حالی که اینطور نیست و باعث نوسانی شدن خلق ایرانیها میشود و بیشتر نواهای کوچهبازاری این تمها را دارند.
دستگاه چهارگاه تکبر و مناعت طبع و وقار و متانت را مجسم می کند و از زندگانی عارفانه و بی تکلیف و حالت صبر و بردباری نیز گفتگو می نماید. سپس با ناله های دردناک احساسات محبت آمیز و هوی آمیخته به عشق را بیان می کند.
روی هم رفته می توان گفت که چهارگاه مانند انسان کاملی است که تمام خصائص و محسنات ذوق شرقی و احساسات عالیه انسانی را داراست و ذوقش هرگز خاموش نمی شود بدین معنی که در مقابل سختی های زندگی صبر و شکیبایی پیشه می کند و تا مقاومت دارد ولی گاهی نیز از ناکامی ها و نامیدید های زندگانی ملول و متأثر شده باران اشک را از دیدگان خود جاری می سازد. بنابراین مقام چهارگاه برای نشان دادن تمام حالات و صفات و کیفیات مناسب است و بهمین جهت آن را مهمترین مقام موسیقی خود دانسته ایم.
چهارگاه از دو واژه ي چهار و گاه به معناي چهارمين محل توقف يا چهارمين زمان تشکيل شده و عده ي بسياري از استادان لحن معتقدند، به وجود آمدن چهارگاه، با رعدو برق آسمان مرتبط است. چهارگاه نغمه اي است که علي رغم جذابيت و سادگي اش، حالت يادآوري و خاطره انگيزي دارد و برخي گوشه هايش انسان را متأثر از حزني معنوي مي گرداند.
همچنين در ايجاد شور و هيجان در شنونده بسيار موثر است. مقامي است درخشان و پاک که با جوشش و عظمت و هيجان خود، شور و شوق جواني را در انسان ايجاد مي کند و به ارائه ي شبه تحريرها که نقش مهمي در اين مقام دارند، تأکيد مي کنند.
چهارگاه دستگاهی است بسیار قدیمی و اصیل که بعضی از آوازهای محلی و آهنگ عروسی معمول در ایران و مبارک باد در این دستگاه نواخته میشود که لزگی یکی از گوشههای مهم این دستگاه است. مراسم رقص لزگی دارای چندین حرکت آرام و تند است. آهنگ آن ریتمیک، متحرک و سبک است که ابتدا با جهشهای آرامآرام شروع شده و بعداً ضرب آن زیادتر شده و در پایان به ریتم تند تبدیل میشود.
*مدرس آواز ایرانی