زهرا نقوی – با نگاهی به گذشته، بانوان زنجانی در هر کاری مهارت از خودشان نشان می دادند و پا به پای مردان خانه فعالیت و کوشش می کردند. آن ها درباره خانه و زندگی سعی می کردند که همیشه از تمیزی برق بزند و هر بانویی که در کارها مهارت داشت، می گفتند: با «کردار» است.
در کنار فعالیت های خانه، کارهای دیگری از دوخت و دوز و بافتن همه را با سلیقه ی تمام انجام می دادند.
آن زمان ها این همه پارچه و لباس فراوان نبود، این بانوان بودند که تمام لباس ها را از کوچک تا بزرگ با ظرافت خاصی می دوختند و از عهده همه این کارها به خوبی برمی آمدند.
حتی بعضی از خانم ها پارچه های مورد نیاز خانواده را می بافتند. به طور کلی بانوان شب ها بی کار نمی نشستند، بعضی ها فرش، گلیم و جاجیم نیز می بافتند.
جوراب ها و دستکش های پشمی که از لوازم ضروری هر فرد بود توسط بانوان بافته می شد. خانم ها با 5 عدد میل 25 سانتیمتری جوراب ها و دستکش ها را به صورت گرد و نقش و نگار زیبا و بدون درز می بافتند.
از کارهای دیگر دوختن کُت بود که برای خانم ها به نام «یل» می گفتند و همه را با دست می دوختند و روی یقه آن با منجوق و یا سکه های یک ریالی نقش و نگار می انداختند. آن ها لباس های مندرس را بسیار تمیز تعمیر می کردند، مثلا جوراب ها نخی بود و کلفت و اگر پاره می شد از همان جوراب همرنگ خودش بسیار ظریف وصله می کردند که به هیچ وجه نمی شد گفت که کجای این لباس یا جوراب دوخته شده.
بساط ترشی
پاییز که از راه می رسید، در هر خانه حتما یک یا دو خمره بسیار بزرگ بود که به آن کپ یا «خم» می گفتند، وجود داشت که در گوشه حیاط خانه دیده می شد. موقع انگور این ظرف را پر از انگور می کردند. وقتی انگور می جوشید نباید کسی به آن دست می زد، زیرا نجس بود وقتی که از جوشش می افتاد و تبدیل به سرکه می شد، می گفتند که سرکه رسیده و یک روز انگورها را صاف می کردند و سرکه را از تفاله جدا می کردند و سرکه خالص را در ظرف بزرگ می ریختند و برای استفاده به ترشی ها اضافه می کردند.
ترشی های مرسوم آن زمان عبارت بود از: ترشی بادنجان که بادنجان ها را پس از آب پز کردن توی سبد می گذاشتند و چندین سنگ پهن رویش قرار می دادند که تا صبح تلخی آن خارج شود و آبش گرفته شود.
سپس وسط بادنجان ها را قاچ می دادند و در شکم بادمجان ها، سیر خورد شده و نعناع خشک و تلخون خشک که با نمک مخلوط شده را پر می کردند و پس از چیدن در خمره های کوچک ترشی رویش را سرکه ی جوشیده با آب و نمک که به آن پس آب می گفتند، می ریختند.
ترشی خیار بود که از خیارهای یک اندازه و کوچک و سر راست آن ها را جدا می نمودند و با سرکه و پس آب پس از شستن و خشک کردن خیارها را در خمره می ریختند و ترشی بار می کردند. ترشی انگور که از انگور یاقوتی درشت درست می کردند.
سیر ترشی بود که سیرها را در سرکه یا پس آب قرار می دادند. فلفل ترشی بود که فلفل ها را پس از چندین بار جوشاندن و گرفتن تلخی و تیزی، آن ها را در سرکه یا پس آب می ریختند و به همه این ترشی ها ادویه جات و گلپر و نعناع و تلخون و مرزه خشک اضافه می کردند که بسیار خوش طعم می شد.
ترشی معروف دیگر هفت بیجار بود که از هفت نوع سبزی خورد شده درست می شد و بسیار خوشمزه و خوش عطر بود. سبزی های معروف عبارت بود از: نعناع، تلخون، شوید، گشنیز، جعفری، تره و شنبلیله، ترشی فلفل و کلم و انبه و ترشی دیگری که «لیته» می گفتند بسیار پرطرفدار بود. ترشی لیته از این مواد تهیه می شد: خیار، بادنجان، هویج فرنگی، فلفل، سیر، موسیر، گل کلم و کرفس و سیب زمینی ترشی یا فرنگی و سبزی های معطر که همه را خورد کرده و مخلوط می نمودند و سرکه رویش می ریختند. خانم های زنجانی هر سال این کارها را برای زمستان انجام می دادند.
پیش به سوی زمستان
آمادگی برای زمستان مراحلی داشت. در خانه های اعیان و اشراف آب قنات جاری بود، یعنی از یک طرف حوض که تا حدودی بلندتر بود آب وارد می شد یا از زمین توسط سوراخی به حوض بیرون می آمد و از طرف دیگر حوض خارج می شد و معمولا در پایین حوض بزرگ که همیشه آب در آن جاری بود یک حوض کوچک می ساختند که در آن هم آب جمع می شد و از آن جا به زیر زمین انتقال می یافت.
مردم عادی نیز اجازه داشتند، از چنین خانه هایی که حوض هایی با کاشی های آبی داشت و همیشه آب در آن جریان داشت آب بردارند و به هیچ وجه هم در زمستان یخ نمی زد. قشر بی بضاعت هم که حوض و آبی در منزل نداشتند تمام کارها را با آب های قلیل که از جایگاه های آب، مانند آب انبارها یا منازل ثروتمندان می آوردند استفاده می کردند.این افراد رخت هایشان را نیز کنار چشمه ها که «بولاق» می گفتند، شستشو می دادند.
مردم عادی که حوضی در وسط حیاط خانه داشتند از چاه آب می کشیدند و حوض را پر می کردند. برنامه های خاصی برای زمستان داشتند، از جمله روکش های چوبی که به آن ها تخت حوض می گفتند، روی حوض را می پوشانیدند. هر حوضی برای خودش روکش مخصوص داشت که قالب آن بود.
وقتی زمستان نیامده بود، موقع پائیز تخت ها را روی حوض می گذاشتند و اطرافش را با پوشال علف یا کاه پر می کردند و بنا می آمد، روی کناره ها خاک می ریخت و رویش را با کاهگل تمیز می پوشانید و قسمتی از تخته ها را که درب کوچکی داشت باز می گذاشتند. زمستان ها از آن دریچه آب برمی داشتند و استفاده می کردند. شب ها که هوا خیلی سرد و یخبندان بود تشک و لحاف مخصوص هم روی دریچه می انداختند تا آب حوض یخ نزند.
در زمستان های سرد زنجان به هیچ وجه نمی شود، در بیرون از آب استفاده کرد. ولی با این روش های چاره ساز مردم راحت در منزل آب داشتند. روزهای آفتابی درب دریچه حوض را باز می کردند.
اگر کارگر رختشوی و غیره حضور داشتند از آب حوض استفاده می کردند و برای پر کردن سرش هم از آب چاه استفاده می کردند. خانم های خانه هم به فراخور حال خود وسایلشان و ظرف ها را از آب حوض و چاه پر می کردند. مثلا مشربه ها و آفتابه های مسی و ظرف های دیگر که استفاده بکنند و برای هر کاری سر حوض و چاه نروند. معمولا آفتابه های مسی را به کناره ی گوشه کرسی که جای مخصوصی داشت می بستند تا آب گرم برای وضو و دست و رو شستن به خصوص برای آقایان خانه داشتند، باشند.