*علی شیرازی – موسیقی ایرانی (و دیگر انواع موسیقی در کشورمان) پس از چند دهه باز هم وارد دوره و شرایط جدیدی شدهاند. حدود یک دهه است گوشیهای هوشمند به همراه دیگر امکانات جدید دنیای دیجیتال، مدلی از تدریس را فرا روی مدرسان و هنرجویان موسیقی و آواز ایرانی قرار داده که به نظر میرسد هیچ گزیر و گریزی از آن نیست.
برخی از مدرسان به دلایلی مثل دور بودن هنرجو از محل تدریس و کار و سکونت آنها تقریباً از همان ابتدا با درک ضرورتهای روز به این مدل از تدریس روی خوش نشان دادند.
بسیاری از دوستداران موسیقی ایرانی هم که در کشورهای دیگر ساکن بودند (و هستند) با خوشبینی به استقبال این پدیده رفتند، چرا که میخواستند از نعمت تعلیم در نزد استاد مورد علاقهشان بهره ببرند. از سوی دیگر با رونق روزافزون شبکههای اجتماعی موبایلی تقریباً انحصار رسانهای قدیم که در دست دولتها و برخی صاحبان سرمایه و رسانهداران بزرگ و مشهور بود از بین رفته است. هرچند آن رسانههای سنتی نیز همچنان با تجهیز و به روز شدن خود کوشیدند از قافله عقب نمانند. حتی این رسانهها سعی کردند از پلتفرمهای جدید و پررونق مانند فیسبوک، اینستاگرام و تلگرام در جذب هر چه بیشتر مخاطبان سابق و جدیدشان موفق عمل کنند.
در مرحله بعدی جدای از لایوهای گفتگومحور (تاکشو) که در قالب برنامههای لایو ارائه میشد، سلبریتیها هم نشان دادند که میتوانند به این پلتفرمها دل خوش کنند و مخاطبان چندین میلیونی برخی از آنها سیل آگهی و پیام بازرگانی را روانۀ این پلتفرمها و درآمد سرشار ناشی از آن را به حساب سلبریتیها واریز کرد. حالا رسانههای سنتی و رسمی خیلی باید قوی باشند که بتوانند با تصویر یا ویدئوی حامل پیامی که از مثلاً کریستیانو رونالدو در – مثلاً – اینستای او منتشر میشود و در یک لحظه چند صد هزار لایک دریافت میکند رقابت کنند. حالا این پلتفرمها جدای از سلبریتیهای ورزشی و هنری، حتی اینفلوئنسرهای خاص خودشان را دارند که فقط با فعالیت رسانهای و شخصی در قالب همین پلتفرمها به شهرت و کسب درآمد سرشار دست پیدا کردهاند و به تجارتی مشغول شدهاند که تا چند سال قبل حتی به خواب هم نمیدیدند.
حالا که اینگونه است پس چرا هنر آن هم در عرصه آموزش از این امکانات استفاده نکند؟
***
در حدود هشت ماه گذشته پاندمی کرونا تا حد زیادی اهل موسیقی را در این دیار به صرافت سود جستن بیش از پیش از فضای مجازی در بخش آموزش به هنرجویان و همچنین اجرای کنسرت آنلاین انداخت. هرچند که تا پیش از آن هم نه فقط آموزش آنلاین که حتی برگزاری کنسرت آنلاین یا دست کم پخش کنسرتهایی که در حال اجرا در سالنهای مهم و درجه یک و دوی کشور بود رواج داشت.
برگزاری کلاسهای موسیقی و آواز که از همان ابتدای همهگیری کرونا جدیتر گرفته شد اما با اندکی تأخیر، کنسرتهای آنلاین نیز به این روند جدید روی خوش نشان دادند. شاید معروفترین کنسرت برگزار شده در دوران کرونایی از آن همایون شجریان بوده باشد. نگارنده این کنسرت را ندیده اما از همان صبح روز بعد با پیگیری اخبار و بازتابهای رسانهای در این سو و آن سو و شبکههای اجتماعی پی بردم که برگزاری و پخش آن با نقصهایی همراه بوده است. بنابراین بحث احترام به مخاطب شاید نخستین موضوعی باشد که به ویژه در این دیار با پیشینهای که از برخی فعالیتها (مانند ناتمام ماندن چند سریال در شبکه نمایش خانگی و فرستادن کل اثر با مخاطب روی هوا) در ذهن داریم…
***
حالا دیگر با خواندن سطرهای پیشین حتماً میدانید که مقصود از نگارش این مطلب اشارهای است به فعالیت موسیقی در مجازی در دو بخش اجرا و آموزش بوده است.
تا پیش از این، در دنیای واقعی و کلاسهای فیزیکی با حضور مدرسان و هنرجویان رودررو نیز بودند بسیاری مدرسان خودخوانده که نه تنها صلاحیت تدریس را نداشتند بلکه حتی با لفاظی و زبانبازی هنرجویان بیچاره را از راه به در میکردند و مشتی تئوری و تکنیک دست و پا شکسته و نادرست را به او – مثلاً – آموزش میدادند. به نظرم این آسیب به صورت بالقوه با وجود رونق آموزش مجازی و آنلاین میتواند تشدید شود.
از سویی برخی خوانندگان که توانایی چندانی در اجرای زنده نداشتند و به صورت پلی بک فقط روی صحنه لب میزدند نیز با وجود دور بودن بیشتر از مخاطب میتوانند جلوی دوربین «مجازی» فقط ادای خواندن را دربیاورند!. مجموعه این آسیبها در نهایت هم مخاطب-هنرجو را از راه به در میکند و سرخوردگی برایش در بر خواهد داشت و هم مخاطبان پرشمار کنسرتها را با نوعی شعبدهبازی روبرو خواهد کرد.
یادمان نرفته است که از اردیبهشت 1319 که رادیو ایران تأسیس شد، بزرگانی مثل روح اله خالقی، قمرالملوک وزیری، بنان، علینقی وزیری، مرتضی محجوبی و بقیه چگونه توانستند دورهای طلایی را در تاریخ موسیقی و آواز معاصر ایرانی رقم بزنند. همچنان که تلاشهای اولیه این عزیزان که حتی ضبط هم نمیشد و شکل اجرای زنده را داشت در کمتر از دو دهه در قالب برنامههای وزین گلها به ماندگاری موسیقی و آواز ایرانی توسط آن نسل طلایی انجامید.
ما نیز با امکاناتی به مراتب بیشتر از آن عزیزان میتوانیم به رونق دوباره موسیقی و آوازمان از طریق این پلتفرمها کمک کنیم؛ اگر و تنها اگر به سود بلندمدت مجموعه موسیقی و آواز بیندیشیم و نه فقط سودجویی شخصی و زودگذر خودمان.
*مدرس آواز ایرانی