*علی شیرازی – اهدای کتاب در این دیار که به سرزمین فرهنگ و ادب و تمدن مشهور است همواره رسمی بس پسندیده و دلنشین بوده و هست.

البته این سنت در جای خود واجد نکتههایی است که اگرچه کلیات و جزئیات آن از دید کسی پنهان نمانده، اما به گمانم لازم است در همین مجال اندک نیز به جمعبندی و صورتبندی و چیستی و چرایی و چگونگی آن بپردازیم.
ایرانیان به عنوان یکی از قدیمیترین و مهمترین دمندگان در روح فرهنگ و تمدن بشری همواره دوست داشتهاند به کسانی که دوستشان میدارند کتاب هدیه کنند. این اهدای کتاب معمولاً شامل کتاب یا کتابهایی است که منِ نوعی به عنوان هدیهدهنده، قبلاً یا به تازگی خوانده و از آن بهرهمند شده و از خواندنش لذت بردهام و حالا دوست دارم، همان کتاب را عزیز یا عزیزانم هم بخوانند و از دانش و اطلاعاتش سود ببرند و اگر هم شعر یا رمان و غیر از آن است با خواندنش در لذتی که من بردهام شریک شوند.

نوع دیگر انتخاب کتاب اهدایی شامل کتاب یا کتابهایی است که من نوعی لزوماً نخواندهام ولی با شناختی که از فرد هدیهگیرنده دارم میدانم یا احتمال میدهم که به قول معروف چنین کتابهایی مورد توجه و علاقه اوست و مطالعهشان به او احساس خوبی خواهد بخشید.
البته گاهی هم پیش میآید که هدیهگیرنده به شکل کلی کتابهایی در طبقهبندیهای گوناگون به عنوان هدیه دریافت میکند. مانند مثنوی، دیوان حافظ و شاهنامه فردوسی یا کلیات سعدی از خیل کتابهای شعر و ادبیات کشورمان که هدیهای کلی محسوب میشود یا به عنوان مثال کتابهای مذهبی برای آدمهای معتقد که هر یک از ما به مناسبتهایی آنها را شایسته و مناسب هدیه دادن در مورد هر فرد خاصی تشخیص میدهیم.
اینها که برشمردم مختصری بود دربارۀ گزینش نوع کتاب اهدایی بنا به هر مورد و هر مناسبتِ اهدا. اما به نظر میرسد مقولۀ کتاب و کتابخوانی در این عصر دیجیتال و خاصتر از آن در خصوص ما ایرانیان امروز که مسائل، مصائب و مشکلات و مدل زیستی خود را داریم به کلی متفاوت باشد.
از طرفی شاید بیشترین شمارگان چاپ و انتشار کتاب در بازار بحرانزدۀ نشر در ایران مربوط به کتابهای آموزشی و کمکدرسی و کنکور باشد. چرا که همچنان و تا اطلاع ثانوی بازار تحصیلات عالیه در ایران داغ به نظر میرسد و خیل داوطلبان کنکور برای حضور در آزمون و بالا بردن شانس موفقیت خود و قبولی در رشته مورد نظرشان به این کتابها نیاز دارند. از سوی دیگر جمعیت چند میلیونی دانشجویان در این دیار هر ترم نیاز به تعدادی عنوان کتاب درسی دانشگاهی برای گذراندن واحدهایی که به قول معروف برداشتهاند دارند.
این گروه نیز همیشه طالب و مشتری کتابهای دانشگاهی هستند. صرف نظر از این مشتریان بالقوه و بالفعل بازار کتاب البته کتابهای دیگری هم هستند که همواره بازار خاص خود را دارند مثل کتابهای مذهبی و دیوانهای شاعران بزرگ… . باید توجه داشت که حتی اینگونه کتابهای پرطرفدار نیز اگرچه به قفسه کتابخانههای شخصی و خانگی راه پیدا میکنند، ولی در این روزگار با توجه به رونق و گسترش فضای مجازی و اینترنت و ماهواره، دیگر کمتر کسی به کتاب رجوع میکند.
یعنی با وجود رواج یافتن ادبیات مینیمالیستی مثل پستهای گونهگونی که در شبکههای اجتماعی و پلتفرمها به اشتراک گذاشته میشود و خواندن یا ملاحظه آنها چندان وقتگیر نیست و البته با وجود شتاب و اضطراب خاص دنیای مدرن و عصر دیجیتال شاید دیگر کمتر ممکن میشود که صرف نظر از برخی پژوهندگان یا دوستداران جدی کتاب کسان دیگری به روال سابق به خواندن کتابهای چندصد صفحهای میل و رغبت نشان دهند و چه بسا که اصلاً فرصتی برای این کار پیدا کنند. در چنین شرایطی و البته با توجه به مشکلات فراوان دنیای نشر و سانسور و ممیزی در ایران دیگر سنت خوب اهدای کتاب هم آن رونق و هواخواه سابق را ندارد. یعنی صرف نظر از موارد درسی و علاقهمندیهای شخصی و پیگیرانه و پژوهشمحور، مقولۀ کتاب و کتابخوانی هم تا حد زیادی از سکه افتاده است.
البته بخش دلگرمکنندۀ این نوشتار میتواند اینجا باشد که از کتابهای الکترونیکی میخواهم سخن بگویم. امروز حدود دو دهه است که شاهد رونق روزافزون پدیدۀ کتاب دیجیتال در ایران هستیم. هزینۀ به مراتب کمتر این نوع نشر و دانلود کتاب که گاه حتی در ایران با وجود رعایت نشدن حق مؤلف و مصنف (کپی رایت) به رایگان هم صورت میگیرد، توانسته در عرض چند سال بخش زیادی از دوستداران کتاب را به این سمت متمایل کند. البته که نوع هدیه دادن کتاب نیز تغییر کرده است و به راحتی با استفاده از پلتفرمهایی مثل تلگرام و واتساپ در ایران میتوان همان فایلهای دیجیتال و نسخههای پیدیاف کتابهای جالب توجه برای خودمان را به دوستانمان نیز اهدا کنیم.
البته اهدایی که وضعیت مالکیت نسخههای دیجیتال کتابهایی که گاه در بسیاری موارد بدون اجازه از مالکان معنوی و مادی این آثار دست به دست میشود نامشخص و غیرقانونی است. البته ناگفته پیداست دامنۀ این بحث بسیار گستردهتر از آنی است که در این نوشتار از نظر گذشت.
اما به طور قطع و یقین بایستی چارهاندیشی لازم صورت گیرد و با توجه به اوضاع و شرایط جدید بتوانیم رونق سابق را به دنیای کتاب و کتابخوانی و بازار نشر با صورت وضعیت جدیدیش بازگردانیم.
*روزنامه نگار