تصویری از توانایی یک نابینا

اسدالله قربان زاده «تنها نخواهم ماند»، عنوان مستند اجتماعی است که در جشنواره امسال فیلم کوتاه استان در بخش کارگردانی حائز مقام نخست شد. کارگردان این مستند در اولین اثر هنری خود نشان داد که با تجربه های فراوان از اجتماعی که در آن زندگی می کند، قادر است در به تصویر کشیدن افراد پیرامون قدم های خوبی بردارد.

او در این مستند به سراغ دختر معلول ورزشکاری می رود که در زندگی اش دنبال تجربه های متفاوت بوده است. گاه سراغ موسیقی می رود، گاه سمت ورزش و تحصیل در رشته مترجمی زبان انگلیسی را تا مقطع کارشناسی ادامه داده است.

«مینا غرقی» در این اثر هنری تلاش کرده تا زندگی «الهه قلی فلاح» را به تصویر بکشد. چهره ای که برای ما زنجانی ها آشنا است. دختری که با وجود نابینا بودن الگویی از تلاش، انگیزه و اراده است.  

کارگردان این مستند در اولین تجربه هنری فیلمسازی که برای آن۶ سال زمان گذاشته است، توانسته است به شکل مطلوب توانایی یک فرد معلول را به تصویر بکشد. کسب عنوان نخست در جشنواره فیلم کوتاه امسال بهانه ای شد تا با او  و نقش اول این مستند گفتگویی داشته باشیم:

ایده شکل گیری این فیلم نامه از کجا شروع شد؟

معلولان جزوء افراد همین جامعه هستند و از مدت ها قبل دنبال این مساله بودم تا تصویری روشن از زندگی آن ها داشته باشم. در واقع در این فیلم بنده تلاش داشتم، توانایی آن ها را به تصویر بکشم و اینکه معلولیت دلیلی بر محدودیت نیست. البته این را هم بگویم که این ایده زمانی که در کلاس های استاد اسکویی در تهران شرکت داشتم، مطرح شد تا اینکه بعد از بحث های فراوان شروع کار بعد۶ سال به نتیجه رسید. نحوه ایده یابی هم برای خودش یک داستان متفاوتی است که از حوصله این مقال خارج است.  

چطور الهه قلی فلاح را برای این مستند انتخاب کردید؟

بعد از کلی پرس و جو این ورزشکار و هنرمند را انتخاب کردم. الهه شخصیت مثبت و تاثیرگذار این مستند بود و اینکه توانسته بود، محدودیت ها را کنار گذاشته و این را  در کسب رکوردها نشان می داد. به هر حال طی مسافت زنجان- سلطانیه و زنجان هیدج روی اسکیت در زمان قابل قبول، سند محکمی بر این ادعا بود. قلی فلاح شجاع ترین اسکی باز جهان نیز شناخته می شود که آبان ماه امسال  در آلمان از او تقدیر خواهد شد.

شما در این مستند دنبال چه هدفی بودید؟

برخلاف برخی ها بنده به دنبال قهرمان پروری در این مستند نبودم تا چهره ای قهرمان از الهه را به تصویر بکشم. گفتنی ها درباره او گفته شده و  موفقیت های او انعکاسی پیدا کرده است. آن چیزی که در جامعه ما از معلولان کمتر به چشم دیده می شود، تصویری از موفقیت ها و توانایی ها نبوده است. با این حساب بنده با این شیوه توانستم، استعداد یک معلول را به تصویر بکشم. دنبال کسب جایزه در جشنواره خاصی را هم مدنظر نداشتم و همه این ها تنها بهانه ای برای دیده شدن آن ها به عنوان عضوی از جامعه بود.

شما برای ساخت این مستند۶ سال زمان گذاشتید که زمان کمی هم نیست. در این مدت چه سختی هایی را متحمل شدید؟

برای ساخت برخی سکانس ها مجبور بودیم، ساعت ۱۱ شب منزل آن ها حضور داشته باشیم و این برای ما سخت بود. از سوی دیگر نبود حامی مالی از دیگر مشکلاتی بود که مجبور بودم، تمامی هزینه ها را متقبل بشم.

به نظر شما چرا کارگردان های ما با این قشر از جامعه بیگانه هستند؟

شاید چندان با این قشر از جامعه ارتباط برقرار نکرده اند و یا کمتر به آن ورود پیدا کرده اند. در تاریخ سینما ایران فیلم سینمایی «رنگ خدا» اوج به تصویر کشیدن زیبایی از معلولان است که کارگردان نشان داده است. این قبیل موضوعات برای مخاطب داخلی و خارجی نیز جذابیت خاصی دارد. به نظر من تا زمانی که با این افراد معاشرت نداشته باشی، نمی توانی درک درستی از زندگی روزمره آن ها پیدا کنی. مساله ای که در این فیلم بنده به جد مشغول بودم  و شاید برای همین  ساخت آن زمانبر بود.

در ساخت این فیلم چه میزان حس زنانه را دنبال می کردید؟

به هر حال زنان روحیات خاص خودشان را دارند و بنده تلاش کردم به دنیای زنان از دید شخصیت زنانه نگاه کنم. شاید این روحیه در فیلم به عینه به چشم می آید و من تلاش کردم همین حس را در فیلم پیاده کنم و به نظرم از این زاویه موفق بودم. 

به فکر نمایش عمومی این فیلم هستید؟

بله!. بعد از حذف قسمت های خاصی از آن در صدد هستم تا در یکی از تالارهای شهر این فیلم به نمایش دربیاید.

قصد شرکت در جشنواره معتبر بین المللی خارجی را ندارید؟

هر شب این فیلم را به دقت می بینم تا بعد از حذف برخی بخش ها در جشنواره خارجی معتبری شرکت بدهم.

باز هم به سراغ ساخت مستند با موضوع معلولان خواهید رفت؟

اگر ایده خاصی از یک موضوع بخصوص پیدا کنم، لحظه ای دریغ نخواهم کرد.

خانم قلی نژاد!. زندگی شما به عنوان یک معلول از زوایای مختلف قابل برسی است. چه در بعد ورزشی و چه در بعد هنری و حتی علمی. چرا هیچ گاه خود را محدود نکرده اید؟

شروع شکل گیری علایق بنده با ورزش بود و اینکه در آن روزهای خوش کودکی دوومیدانی کار می کردم و هنوز هم در سالن استاد ایپکچی، مادر رشته های ورزشی را دنبال می کنم. کم و بیش سراغ پیانو می روم و هر چند در دوره ای وقفه در کارم پیش آمد، اما باز هم این ساز را دنبال می کنم. تا مقطع کارشناسی رشته مترجمی زبان انگلیسی ادامه تحصیل داده ام. بعد از خاتمه دوره کارشناسی مدتی دنبال کار گشتم و حتی از سازمان بهزیستی پیگیر این مساله بودم که راه به جایی نرسید.

اما این پایان کار من برای مشغول کار شدن نبود و وقتی موضوع را با مدیر کل بهزیستی استان در میان گذاشتم، استخدام به شرط اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی را دادند و از ترم جدید در این رشته مشغول تحصیل هستم.

همه این حرف ها را گفتم که متوجه شوید، برای موفقیت پله های ترقی را با وجود سختی ها برداشته ام و هنوز هم با ۲۲ سال سن با فراز و فرودها زندگی خود را روی مدار موفقیت طی می کنم.

آیا این مستند توانست، تصویری از موفقیت یک معلول را نشان دهد؟

اعتقاد دارم، کاری که از دل می آید، بر دل نیز می نشیند. در طول این مدت که با خانم غرقی مشغول ساخت این فیلم بودم از نزدیک شاهد تلاش ها و دقت نظر او در ساخت این مستند بودم و اینکه چقدر برای نشان دادن زندگی روزمره یک فرد نابینا از زوایای مختلف تلاش می کند. این فیلم در حالی ساخته شد که هیچ گونه اسپانسری نداشت و هدف از ساخت آن نیز کسب درآمد نبود.

به عنوان یک فرد نابینا مشکلات این قشر را در جامعه چطور می بینید؟

مشکلات قشر نابینا داستان بی پایانی است که در این مجال نمی گنجد، اما اگر خلاصه به آن اشاره کنم، در شهر زنجان به موضوع مناسب سازی فضای شهری برای آن ها توجه نشده است. تردد در شهر برای نابینایان مناسب نیست. برای طی مسیر کوتاه در شهر همیشه مشکل داشته ام و اینکه نتوانسته ام با خیال راحت در شهر قدم بزنم. چرا نباید زنجان در این راه جزوء اولین ها نباشد.

چه شد که اسکیت سوار شدید؟

در اواخر سال ۸۹ آقایی به نام “احمد جیلو” به انجمن نابینایان استان زنجان تشریف آوردند با یک ایده جدید و تک. آموزش اسکیت سواری به نابینایان. از چند نابینا تست گرفتند و من شرایط ورود به این رشته را داشتم. خیلی از علاقمندان به علت گرانی ابزار این ورزش و نبود امکانات نتوانستند وارد این رشته شوند. به هر جهت برای شروع این امر با مخالفت ها و موانعی رو برو شدم. ولی با کمک خداوند و تلاشهای مربی و من اسکیت سواری را شروع کردیم در ابتدا بسیار زمین میخوردم اما هربار مصمم تر برمی خواست

 در این راه موفقیت آمیز چه کسانی مشوق و حامی شما بودند؟

حقیقتا اسکیت سواری نابینا در نگاه اول دشوار و ترسناک به نظر می رسد. در این راه خداوند حامی و همراهم بود. آقای جیلو مربی ام،اراده خودم و مشوق دلسوز و قوی مانند خانواده عزیزم.

هدف شما از یادگیری اسکیت سواری چه بود؟

هدف اصلی من از انجام این ورزش افزودن یک ورزش جدید و مهیج به ورزشهای نابینایان، ثبت و گسترش این ورزش در حد فدراسیون جهانی، بازی های پارالمپیک و نهایتا ثبت در گینس است که با مشکلات و بی توجهی و کم لطفی زیادی مواجه است!

خودت را در یه جمله توصیف کن  

من دختر پر انرژی و جسوری هستم و شدیدا عاشق ورزش.

به نظرم هر کسی در هر شرایطی قرار بگیرد مجبور است خودش را با آن شرایط وفق دهد؛ علاقه و اراده مهم است و اگر این دو را داشته باشید هر کار غیر‌ممکنی ممکن می‌شود. به هرحال شاید برای هر کدام از ما برخورد برخی‌ها هم باعث ناراحتی شود، اما من قوی‌تر شده‌ام و سعی می‌کنم روی خودم کار کرده و توانایی‌هایم را به دیگران نشان دهماین‌که می‌گویند باید نیمه پر لیوان را دید را هم قبول ندارم، اتفاقا باید هر دو نیمه را دید، هم محدودیت‌ها را و هم توانایی‌ها را باید ببینیم. آن زمان است که می‌توانیم پتانسل‌ها را کشف و از آن استفاده کنیم.

شهاب زنجان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

ظرفیت‌های زنجان در اکوتوریسم از زبان مدیر کل منابع طبیعی استان؛

س دسامبر 10 , 2019
*خلیل آقاجانلو- اکوتوریسم به عنوان یکی از صنایع پویا و بانشاط در صحنه‌های اقتصادی، سیاسی اجتماعی و فرهنگی دنیا مطرح است. فعالیت‌های اکوتوریستی عبارت است از؛ پیاده‌روی، عبور از رودخانه‌های خروشان، سفر به مناطق ییلاقی و جنگلی، سفر به روستاها و مزارع به‌منظور لذت بردن از طبیعت و آشنایی با […]
فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس