محمود باقری، آوازخوان و مدرس آواز ایرانی در گفتگو با «شهاب زنجان»:پرورش ذهن اقتصادی موسیقی در تهران اهمیت دارد/ مکتب قزوین تکیه بر آواز بااحساس و صحیح است

اسداله قربان زاده- آواز، هنری ناب در موسیقی اصیل ایرانی است. در واقع شاکله اصلی هنر موسیقی را آواز تشکیل داده است. مردان و زنان این مرز و بوم کهن در طول تاریخ در نقاط کشور نغمه های برخواسته از طعم آن دیار را زمزمه می کردند و این هنر ناب را سینه به سینه و نسل به نسل به نسل های گذشته به ارمغان گذاشته اند. این نغمات در گذر زمان قالب مکتب به خود گرفته که نشان از ذوق مردمان آن مناطق بوده است. قزوین از جمله مناطق ایران است که در تاریخ معاصر بزرگان آوازی از این دیار برخاسته اند و برگ زرینی از هنر فاخر آوازی را به گوش جان ها رسانده اند.

در سفر به قزوین و دیدار با استاد علی اکبر خان ثقفی قزوینی از بزرگان مکتب آوازی قزوین، فرصتی دست داد تا «محمود باقری الموتی» از شاگردان این استاد گفتگویی مفصل در باب خودشان، مکتب قزوین، استاد خرم و تاثیر ایشان در موسیقی ایرانی داشته باشیم:   

چگونه وارد وادی موسیقی آوازی شدید؟

مادرم از سن هفت سالگی استعداد بنده را کشف کرد و متوجه استعدادم شد و با توجه به اینکه معلم اول ابتدایی بنده بودند، فضای مدرسه را با همکاری مدیر مدرسه فراهم می کردند که روزانه دروسی  را که روزهای قبل به صورت نوار کاست، با من تمرین می کردند، سر صف مدرسه به صورت جدی فضای اجرایی داشته باشم و تپق هایی را که داشتم رفع و رجوع کنم که وضعیت ام روز به روز بهتر شود و این اتفاق هر روز تکرار می شد و تقریبا در سال چندین مرتبه  و باعث شد که پیشرفت خوبی داشته باشم که این امر را مدیون مادرم هستم که  فضا را برای بنده فراهم کردند و به این شکل  کارها را به صورت تقلیدی از طریق گوش دادن به کاست های مختلف کار کردم و تا سنین نوجوانی کارم این بود و در مسابقات مختلف قرآن و اذان حضور داشتم و مقام های مختلفی را کسب کردم.

رفته رفته متوجه شدم که این صدا باید بهتر پرورش داده شود و مدتی در تهران توسط یک دوست عزیزی تصمیم گرفتم، آواز را دنبال کنم که سرانجامی نداشت، چون استادی که به بنده معرفی شده بود منتظر گذشت زمان بود که چطور زمان کلاس را تلف کند که هزینه بیشتری دریافت کند. در واقع بار علمی نداشت بعدها که سن ام بیشتر شد به این نتیجه رسیدم که موسیقی در تهران رو به افول گذاشته و پیش از موسیقی و پرورش استعداد و هنر، پرورش ذهن اقتصادی موسیقی در تهران اهمیت دارد که چگونه موسیقی را به سمت درآمدزایی ببریم و پرورش موسیقی در مرحله های چندم قرار می گیرد، بالاخص این قضیه باعث ضربه خوردن استعداد و روحیه و پشتکارموزیسین می شود که خود این سببی است که از موسیقی چیزی عاید فرد نشود.در واقع داشتن چه میزان استعداد، مطرح نیست، استعداد پولی شما حرف اول را میزند. حالا با استعدادی که، باش!.

شما از چندسالگی متوجه شدید که صدای خوش دارید؟

از هفت سالگی به بعد تا سنین نوجوانی بدین منوال گذشت که خدمت شما عرض کردم و بعدها توسط استاد ارزشمند جامعه موسیقی و دوست گرانقدر، آقای کامبیز مافی از نوازندگان دف و تنبور در سنین نوجوانی خدمت استاد خرم رسیدم و فعالیت ها ادامه داشت و علاقه ام بیشتر شد.

آواز خواندن در خانواده شما مورثی است؟

بله!. پدر و مادر بنده صدایی خوش دارند و مادرم از کودکی با محبت مادرانه کارهای صوتی را با من تمرین و برایم رفع اشکال میکردند حتی بدون تحصیلات آکادمیک،کارها را برای بنده آنالیز صوتی مینمودند.

مشوقان شما در این زمینه چه کسانی بودند؟

مشوق اصلی بنده مادرم بودند که همیشه  هر آنچه  که میخواند را سعی می کرد، به صورت تقلیدی از نظر صوتی و نوع تحریر، سریع با ذهن خلاق بگیرم و آن را پرورش دهم و اجرا کنم و این باعث مسرت و خوشحالی مادرم می شد و بعدها پس از ازدواج ام بیشترین مشوق بنده در مسائل هنری همسرم هستند که بسیار کمک ام می کنند و انرژی می دهند و با هموار ساختن تمام مسائل و مشکلاتی که در سر راهم وجود دارد  معین و همراه بنده هستند.

از چه زمانی خدمت استاد خرم آواز را دنبال می کنید؟

از سن سوم راهنمایی به بعد من در محضر ایشان بودم و در حال حاضر چیزی حدود بیست و اندی سال است که آواز کار می کنم  و بیشتر دروس آوازی و هنری خود را در قالب های مختلف از جناب استاد خرم  دارم.

آقای باقری در کنار خانم دهلوی

بیشتر تمایل به کدام مکتب دارید؟

  بهتر بودن و غنی بودن در نظر هنرمندان هر مکتب متفاوت بوده و شاید خاص مکتب خودشان باشد، باید کارشناسان خبره و بی حب و بغض در این زمینه با رعایت همه جوانب و مسائل موجود در هر مکتب، اظهار نظر کنند، در اینجا استفاده از نظرات هنرمندان شاخص و واقف هر مکتب ضرورت پیدا می کند  و باید طبق آن پیش رفت، البته مکتب  یک مبحث است، اما ذوق خود خواننده و فرد هنرمند در پرورش آواز و ارائه هم  بسیار مهم است، وگرنه گوشه ها و ردیف ها با اندک تغییر و نوع خوانش همان است.  لحن و نوع بیان و حس و حال خواندن در مکاتب مختلف متفاوت هستند، مثلا شما ببینید  در مکتب اصفهان معمولا خوانند گان  بسیار بالا (چپ)می خوانند  که خوانش چپ مستلزم قدرت کنترل و در عین حال داشتن حس و حال است که رعایت تلفیق قدرت در صداهای چپ و بیان با احساس و بدون فشار در چهره و صدای خواننده کار آسانی نیست،اصولا مکتب قزوین تکیه بر آواز بااحساس و صحیح دارد و خواندن فاقد احساس در این مکتب اصلا پذیرفته نیست و جایگاهی ندارد.

چه از نظر نوع انتخاب شعر و یا از نظر تلفیق شعر و موسیقی و چه از نظر بیان شعر، باید حس و حال لازم را در آن مایه مورد نظر به سمع مخاطب، رساند.تمایل بنده بیشتر به مکتب قزوین است، چون هم در بحث انتخاب شعر و هم در بحث نوع خوانش در مقایسه ای که از نقطه نظر خود دارم، بسیار غنی و پرمغز است. البته این نظر بنده بوده و نظرات دیگران برایم قابل احترام است.

چون  من در این مکتب پرورش پیدا کرده ام، طبیعتا خوانشم به مکتب قزوین نزدیک است و واقعا به این مکتب علاقه مندم  و این را برای خود شانسی می بینم که در این مکتب رشد یافته ام شاید اگر در هر مکتب دیگری و یا در نزد هر استاد دیگری غیر از استاد خرم بهره می بردم،  صدایم آن قدرت و حس و حال مکتب قزوین را پیدا نمی کرد.

استاد علی اکبر ثقفی قزوینی متخلص به خرم

درباره استاد خرم توضیحاتی را بفرمایید و تاثیری که در مکتب آواز قزوین دارند؟

در رابطه با استاد خرم  بسیار باید صحبت کنم، شاید صحبت های من در چند سطر نگنجد، اما باید عرض کنم که استاد خرم بسیار انسان بزرگی هستند.

مرحوم مستبصر  فردی بودند که آواز را به ایشان  در۲۵ سال یا بیشتر تدریس کردند و ایشان ظرایف آوازی را بسیار صحیح و جامع از ایشان درس گرفتند و در بخش تدریس چه در بخش صداسازی ایرانی و چه در فهم ردیف بسیار عالی تدریس می کنند و خلاقیت خاصی در ایشان هست. ردیف و مرکب آوازی را به قدری زیبا پیاده می کنند که بعضا بنده  بعد از ۲۰ سال آواز، در نوع خوانش ایشان می مانم و تعجب می کنم که این قدر عالی و خلاقانه در عین رعایت حس و حال  و با فهم شعری صحیح که کار دشواری است، در کمال راحتی این کار صورت می گیرد که به جرات می توان گفت کار هر کسی نیست.

واقعا عالی آواز را می شناسند  و خصائص آواز را می دانند و شنونده خلاقیت را در آواز بسیار زیبای ایشان در نوع نابش می شنود و این فوق العاده  است.

زندگی استاد خرم از چند وجه دارای بررسی است، اول اینکه  ایشان با بزرگان بسیاری در زمینه ادب و زبان فارسی و شعر همچون آقایان هوشنگ ابتهاج،شفیعی کدکنی،دکتراشراقی ،اخوان ثالث ،شاملو و عماد برقه ای خراسانی و خیلی از بزرگان دیگر همنشین بوده اند. ذوق شعری خود استاد که دست توانایی در شعردارند، باعث شد بنده شعر خوب را در محضر ایشان شناختم. تمیز دادن شعر خوب و متعالی از بد،  با پرداختن به شعر استاد، نگرش بنده رابه شعر و ادبیات  عوض کرد.

همنشین بودن با موزیسین های بزرگ ایران نظیر استادان بنان، عبادی ،شهناز، کسایی و بسیاری دیگر و همنشینی با علمای بزرگ نیز از وجوه جالب زندگی ایشان است.

از فعالیت هنرهای دیگر استاد خرم برای مان بگویید.

ایشان بنیانگذار ورزش های رزمی در استان قزوین هستند. در زمینه والیبال شاگردان بزرگی داشتند و مربی آموزش شنا هستند. خطاط بسیار خوبی هستند. در شعر تراز اول و در آموزش و نوازندگی سه تار بسیار عالی.

در ساختن تصنیف های  زیبا توانمند و در آواز نیز که شرح اش رفت. اصولا در همه چیز جنبه زیبایی شناسانه اش را دیده اند.استاد خرم همه هنرها را صرف آموزش و یاد دادن به دیگران کرد ند و این جزو  ارزش های روح بزرگ ایشان می باشد. گه گاه به ایشان غبطه می خورم که این قدر سرحال و خوش ذوق در اجرای هنرهایشان موفق هستند و این وجه بسیار مهمی است.

چرا استاد خرم تمایل به گوشه نشینی دارند؟

بنده استنباط ام این نیست که ایشان گوشه نشین باشند، چرا که استاد خرم در دل مردم زندگی می کند و حتی بیشتر از مسئولان جامعه که ادعای همزیستی با مردم دارند به مردم شبیه هستند و در پی حل مشکل مردم در بسیاری از موارد  بوده  و غمخوار مردم اند. ایشان به واقع می توان گفت که یک هنرمند مردمی، انسان بسیار افتاده و  با درجات هنری و روح بزرگی که شاید اگر این هنرمند والا در هر شهردیگری  زندگی می کرد،اکنون بسیار بسیار ارج و عظمت بیشتری داشتند.

البته در حال حاضر هم در نزد هنرجویان و علاقه مندانشان بسیار عزیز هستند، اما ایشان گوشه نشینی نکردند، بلکه فقط به سفارش استاد خود، استاد مستبصر که گفتند از شهرت دوری کنید، دوری کردند. در عین بی شهرتی بسیار شهره هستند و همه ایشان را می شناسند و هنرمندان بزرگی را به جامعه موسیقی تقدیم کردند و به شخص بنده در زمینه موسیقی بسیار و بی دریغ کمک کرده اند که بعد ها در دانشگاه هنر وقتی که ما به موسیقی مشغول بودیم و تحصیل می کردیم ایشان فقط بحث آواز را به بنده آموزش دادند و تاثیر خودشان را فقط در این بخش می دانند، اما در واقع خیلی تاثیرگذارتر بودند بنده آواز را نزد ایشان آموزش دیدم اما در دانشگاه و در بسیاری از دروس از بقیه جلوتر بودم. در بحث تلفیق شعر و موسیقی بسیار کار می کردند اما در دانشگاه نگرش به این موضوع متفاوت بود  اما با این حال من چون از ایشان در بسیاری از موارد الگوی صحیحی گرفته بودم از خیل دوستان هم دوره خودم جلوتر بودم و این حضور و بزرگی استاد خرم را میرساند که همه جا کمک بودند و هستند.

محمود باقری در کنار دوستان در منزل استاد خرم

در رابطه با مکتب قزوین و گذشته آن بفرمایید؟

مکتب قزوین طبق تاریخ قزوین ام المکاتب لقب گرفته و در عین حال  شنیده می شد، مکتب اصفهان یا تبریز. یادآوری این مطلب که پایتخت از قزوین به اصفهان منتقل شد و بالطبع تمام هنرمندان  اعم از معمار، خوشنویس، فاضلا و ادبا و دانشمندان هم به اصفهان راهی شدند، ما را دقیق تر متوجه این مکتب متعالی می کند.

در شعر در واقع سبک هندی یا اصفهانی را باید سبک قزوین نام گذاشت. شاعران قبل از صائب تبریزی مانند؛ سالک قزوینی و میرزا شرف جهان قزوینی که ابداع مکتب وقوع با آنها بود، در دیوان صائب ، این طور عظمت بخشیده شده اند:

حریف شاعران شهر قزوین نیستی صائب                        بکش خود را به سوی اصفهان آهسته آهسته                                                   

بعدها در زمان قاجار ملاعبدالکریم جناب قزوینی فعالیت های ارزنده ای در احیای این مکتب انجام داد. استاد خرم در مورد جناب این طور می گفتند:۱۲۸سال عمر کرد و در ۱۲۰سالگی صدای شش دانگ داشت. تعزیه را سرو سامان داد و با موسیقی تلفیق کرد از همنشین های آقاجان ساوه ای در تکیه دولت بود و در کمانچه دستی داشت و شاگردان بزرگی را به جامعه ی آواز تحویل داد، مانند: قربان خان شاهی، بلال صمغ آبادی، میرزا عبدالرحیم، عندلیب مجابی، ابوالحسن اقبال آذر قزوینی وقاسم ورسی. وبعدها اقبال آذر قزوینی راهی تبریز شد و مکتب قزوین را با عنوان مکتب تبریز اشاعه داد و شاید این کم لطفی اقبال درمورد مکتب قزوین باعث شد تا مدت ها خبری از این مکتب به گوش نرسد.

در دوران اخیر استاد خرم با بهره بردن از مرحوم مستبصر دوباره بنای این مکتب غنی را می گذارد و تلاش های ایشان این مکتب را احیا می کند و در حال حاضر امثال بنده که آواز را زیر نطر ایشان و در این مکتب درس گرفته ایم، هر جا دهان به آواز باز می کنیم، از مخاطبان که گاهی صاحب نظر نیز هستند می شنویم که این نوع خواندن را نشنیده بودیم و معلوم می شود که از آواز لذت برده اند.

بزرگان مکتب قزوین چه کسانی بودند؟

بزرگان این مکتب را می توان ملا عبدالکریم جناب، اقبال آذرقزوینی و عارف، زلی رحمت الله و مرحومه قمر که بسیار شخصیت بزرگی بودند و در ادامه مرحوم مستبصرکه  زیر نظر علی خان نایب السلطنه معروف به علی خان حنجردریده  و همکلاس عبدالله دوامی بودند، دانست.اگر بخواهیم در ادامه ی راه بگوییم که مرحوم مستبصر(رودکی زمان) را به عنوان سردمدار بشناسیم ، باید بگویم  بیشتر باید استاد خرم را  به عنوان سردمدار معرفی کرد، چرا که استاد ادامه دهنده راه بودند و پرورش استعدادهای  بسیاری را برعهده داشتند. شاید مرحوم مستبصر در قزوین به قدر استاد خرم در مکتب قزوین تاثیرگذار نبوده اند البته می دانم که استاد عزیزم خرم قزوینی این گفته ی بنده را گزاف می دانند و این نطر بنده است.

چرا این روزها مکتب قزوین  چنذان مطرح نیست و به نوعی بی نام و بی نشان مانده است؟

مکتب قزوین اگر بی نام و نشان بود، باید نام و نشانی از عارف قزوینی و تصنیف هایش نمی ماند. عارف که مرد هفت هنر ایران لقب گرفت فکر می کنم، برای تمام مکاتب ایران  بس باشد که معرف  مکتب قزوین باشد. از کم همت بودن و شاید تغییر سلیقه و نوع عملکرد و متاسفانه نبود معرفت لازم در این زمینه است که خوب نشناسیم و معرفی نکنیم، این شده که گفته می شود مکتب قزوین ناشناس باقی مانده،  وگرنه تاثیر مکتب قزوین را شما باید در اجرای خواننده های مکتب قزوین ببینید که متفاوت از خواندن مکاتب دیگر است. بنده خواننده ای هستم که وقتی در تهران آواز می خوانم اذعان دارند و بارها سوال می شود که چه کسی استاد شما بوده و کجا آوازتان را پرورش  دادید ؟! و این نوع تحریرها را ما اصلا نشنیدیم و تا به حال چنین تحریرهایی به گوش مان نخورده و برای ما جالب است که شما به این شکل آواز می خوانید! این تحریرها خاص مکتب قزوین است.

از ایفای نقش استاد خرم در مکتب قزوین بگویید؟

استاد خرم بسیار تاثیرگذار هستند به نظر بنده ایشان شخصیتی هستند که بیش از هنرشان معرفت، مهربانی و لطف شان در جلوی چشمان شان قرار می گیرد و آنچه بر لب های ایشان جاری می شود، چیزی به جز محبت نیست و همیشه حرص دیگران را می خورند و دغدغه ی این را دارند که موسیقی بیش از پیش رشد کند و موفق شود و جلو رود و این دیدگاه استاد خرم است. دیدی که فقط به دنبال بالا بردن سطح فکر و سواد جامعه است و لاغیر. و آن قدر که به سواد، فرهنگ و هنر جامعه بها و ارزش می دهند، شاید به مقام کسی ارزش قائل نیستند و این قابل ستایش است و این زیست صحیح هنری است و  این تاثیر استاد خرم است که در منش، روش، گفتار و کردار خودشان هم ،کسی که اهل نظر باشد، می بیند و می فهمد.

اکنون جایگاه موسیقی آوازی در قزوین با توجه به توضیحاتی که از گذشته آن گفتید، چگونه ارزیابی می کنید؟

جایگاه موسیقی آوازی قزوین خوب است. کسانی که در محضر استاد خرم پرورش دیده باشند و به شکل صحیح گوشه ها و ظرایف آوازی را از ایشان فرا گرفته باشند و به طبع ،همان را اجرا کنند، فکر می کنم در قزوین اندک هستند، زیرا هر کدام ردیف را دست خوش تغییرات سلیقه ای خودشان کرده اند و این امر طبیعی است و  نمی توان از خواننده انتظار داشت که سلیقه خود را روی ردیف تدریس شده اثر ندهد، بنابراین چه از نظر تحریری و چه از نظر فن و بیان شعری تغییراتی می کند. در نتیجه ی کلی، آواز می تواند خیلی روند بهتری را طی کند که این بسته به همت و علاقه ی خوانندگان قزوین دارد.

خواننده هایی در قزوین هستند که در خارج از مکتب قزوین پرورش یافته اند که زحمات آنها هم قابل ارزش و احترام است، اما باید ببینیم در مکتب قزوین و ارائه این مکتب چقدر تلاش کردند که آن هم جای بحث دارد.

آواز را رو به پیشرفت می بینم، اما با توجه به مسائل اقتصادی جامعه که همه چیز را تحت الشعاع قرار می دهد استقبال نسبت به آواز را خیلی قوی نمی بینم و مخصوصا بحث موسیقی ایرانی که سختی های خود را دارد، از جمله درک و تحلیل ردیف و پیاده کردن آن بر روی تارهای صوتی، پرورش تارهای صوتی، خوانش صحیح و تلفیق شعر و موسیقی و غیره که هرکدام سختی های  خود را دارند و نیاز به علاقه و پشتکار دارند و باید توجه کرد افرادی که در این زمینه شروع به کار می کنند چقدر می توانند رهرو خوبی باشند

«رهرو آن است که آهسته  و پیوسته رود               رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود»

کلام آخر؟

موسیقی قزوین می تواند خیلی بیشتر از این ها پیشرفت کند با سرمایه گذاری صحیح، در نظر گرفتن هزینه های لازم و کنار گذاشتن  حب و بغض و عدم در نظر داشتن منافع کاملا شخصی در کارهای اجرایی و تخصیص سرمایه  که این سرمایه گذاری در تک تک گروه هایی که ارزشمند می بینیم و دارای خلاقیت و ارزش هنری هستند به صورت صحیح و با نظارت، صورت گرفته، اجازه فعالیت داده شود. همه اینها مستلزم هزینه است که می توانیم بار هزینه را از روی دوش گروه های موسیقی کم کنیم و اجازه دهیم که آنها کار کنند.

در فستیوال ها با داوری های صحیح ، منافع شخصی کنار گذاشته شود و گروه هایی را که واقعا مستحق  هستند، تشویق به ادامه ی فعالیت کنیم که همه این عوامل سبب پیشرفت موسیقی قزوین می شود. در واقع باید به دنبال استعداد خوب گشت و بعد از پیدا شدن، پرورش داد و پشتیبانی کرد. امیدوارم مسئولان  مملکت زودتر راهی بیاندیشند، چون اگر اقتصاد کشور مریض باشد، فرهنگ و هنر این مرز و بوم نیز پیشرفت نخواهد کرد.

۲۶/ش

شهاب زنجان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

شبکه هاي برق مسير رادار هواپيمائي ذاکر تپه ساماندهي شد

ش مه 30 , 2020
در یک مانور ضربتی پرسنل بهره برداری امور برق شمال شهرستان زنجان نسبت به اصلاح شبکه مسیر ذاکر تپه اقدام کردند.  به گزارش شهاب زنجان به نقل از دفتر روابط عمومی شرکت توزیع نیروی برق استان زنجان،مجید حسین خانی مدیراموربرق شمال شهرستان زنجان گفت: با هدف پایداری و افزایش قابلیت […]
فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس