*سارا اردو – اکوتوريسم يک سفر و بازديد زيست محيطي مسئولانه از مناطق طبيعي بکر است که به منظور لذت بردن از طبيعت و درک مواهب آن و ويژگي هاي فرهنگي مرتبط با آن انجام مي شود، به طوري که باعث ترويج حفاظت گردد و اثرات منفي بسيار کمي از جانب بازديد کنندگان بر محيط به جاي گذارد و شرايطي را براي اشتغال و بهره مندي اقتصادي و اجتماعي مردم محلي(بومي) فراهم کند.
لغت اکو توريسم(Eco Tourism) را در فرهنگستان لغات با کمک سازمان ميراث فرهنگي کشور آن را معادل طبيعت گردي معنا کرده اند.
توسعه پايدار با ايجاد تعادل ميان توسعه و حفاظت از محيط زيست با توجه به جنبه هاي اقتصادي و اجتماعي در کنار تامین نيازهاي مردم و ارتقا زندگي بدون آسیب به منابعي که به نسل هاي آينده تعلق دارد، باعث پایداری رفاه اجتماعي و کیفیت زندگی می شود.
بدون توجه به مسائل جامعه و نگاه جامعه محور، مديريت محيط زيست و منابع طبيعي امکان پذير نخواهد بود. بنابراين توسعه را زماني پايدار ميخوانيم که مخرب نباشد و امکان حفظ منابع اعم از آب، خاک، منابع ژنتيکي، گياهي و جانوري را براي آيندگان فراهم آورد.
در توسعه پايدار، اصل اين است که منابع طبيعي پايه به گونهاي محافظت شوند که نسل هاي آينده دست کم بتوانند به اندازه نسل کنوني توليد و مصرف کنند. جهانگردي به مثابه منبعي از برکات اقتصادي و اجتماعي از قبيل اکتساب ارز خارجي، مولفه مهمي براي توسعه پايدار کشورهاي در حال توسعه است.
همخوانی با توسعه پایدار
اکوتوريسم از ساير انواع توريسم با توسعه پايدار همخواني و سازگاري بيشتري دارد. اکوتوريسم که زير مجموعه اي است از صنعت زنده و پوياي توريسم در عين بازدهي و سودآوري چشمگير اقتصادي، متضمن تامين لايه هاي عميقتر توسعه نيز است و در واقع اکوتوريسم به عنوان يک فعاليت مناسب و مستمر مي تواند در بهبود وضعيت زيستي و معيشتي مردم بومي و جوامع محلي حاشيه اکوسيستم هاي حائز اهميت نقش داشته و از نظر اکولوژيکي باعث کاهش فشار بر منابع طبيعي گردد.
بنابراين هر نوع فعاليت انساني وابسته به منابع اکولوژيکي، پايدار نیست، مگر اينکه به درستي برنامه ريزي و سازماندهي شود.
شاخه گردشگری
يکي از مهمترين مقولات در دنياي گردشگري، اکوتوریسم است که در کشور ما نيز به دليل قابليتها و بسترهاي جغرافيايي متنوع و ارزشمند، درصورتيکه بهاي کافي به آن داده شود، درآمدي بالاتر از درآمد نفت براي کشور به ارمغان خواهد آورد.
اکوتوريسم شاخهاي از توريسم (گردشگري) است اما مشخص کردن مرز آن با توريسم به علت عدم تعريف دقيق آسان به نظر نميآيد. براي رسيدن به اکوتوريسم موفق بايد از رهگذر توسعهي پايدار عبور کرد. دستيابي به توسعه پايدار در گرو توجه به ارکان اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و زيست محيطي در يک جامعه است و گردشگري به عنوان فعاليتي اثرگذار بر تمامي ارکان توسعه، بيش از گذشته نيازمند مطالعه است.
وقتي صحبت از اکوتوريسم ميشود، ناخودآگاه به فکر اقامت در خانههايي ميافتيم که خانه ما نيست، اما در واقع بايد آن را خانه دوم نام برد. گردشگران در اکوتوريسم روستايي، وارد هتلهاي ۵ ستاره نميشوند و بايد در خانه روستاييان و یا در چادرهایی در طبیعت اقامت کنند. بنابراين، بسيار اهميت دارد که گردشگران، مسائل زيستمحيطي و توسعه پايدار را رعايت کنند.
ازآنجا که گردشگري با محيط طبيعي و فعاليتهاي اقتصادي- اجتماعي رابطه متقابل دارد و ميتواند آثار و پيامدهاي مثبت و يا منفي در اين زمينهها داشته باشد. در يک کلام، بررسي نقش گردشگري خانههاي دوم در توسعه روستايي و طبیعی همچنین اثرات و پيامدهاي گسترش گردشگري آنها در ابعاد زيستمحيطي، اقتصادي، اجتماعي پرداخته و راهکارهاي توسعه پايدار گردشگري روستايي و طبیعی را بايد مورد توجه محافل علمي و اجرايي کشور در عرصه گردشگري و توسعه پايدار قرار داد.
برنامه ریزی گردشگری پایدار
برنامهريزي براي گردشگري پايدار يکي از موضوعات مورد بحث ميان محققان و مجريان امر گردشگري است.
به طورکلی اهداف اکوتوريسم موفق را ميتوان در مواردي به شرح زير جاي داد:
- همکاري جهت حفظ تنوع زيستي
- توجه جهت حفظ رفاه و آموزش مردم محلي به منظور کمک براي نيل به هدف توسعه پايدار
- ايجاد تعاملي براي بيان تجربههاي يادگيري
- مديريت مهارت هايي که به طور ويژه بازديدکنندگان را در حفظ مناطق طبيعي ياري رساند.
- تشويق به فعاليتهاي مسئولانه در بخش گردشگران و صنعت گردشگري
- ارايه خدمات ترجيحاً توسط ساکنان محلي با تمرکز بر مديريت پايدار منابع تاريخي و طبيعي
- ايجاد مشاغل تجاري کوچک مقياس
- به حداقل رساندن ميزان مصرف منابع غيرقابل تجديد
- تاکيد بر همکاري جوامع محلي در بخش تجاريسازي
- بازاريابي ويژه، جهت جذب مسافراني که به بازديد مناطق طبيعي علاقهمندند
- تدوين سياستهاي دولتي جهت اخذ وجوه نقدي از توريستها در جهت نيل به اهداف فوق
- توريسم آميزهاي از فرصتها و تهديدها براي مناطق حفاظت شده است. در واقع اکوتوريسم موفق در پي افزايش فرصتها و کاهش تهديدها است. اگر فرصتي شناخته شود، به سود تبديل ميشود و اگر از تهديدي اجتناب نشود، به هزينه تبديل خواهد شد. بهرهمندي اقتصادي و موفقيت اکوتوريسم، در گرو برنامهريزي و کنترل موثر است.
هدف از برنامهريزي و مديريت گردشگري روستايي و طبیعی ايجاد توازن بين تقاضا و قابليتهاي آن است تا اينکه موجب کاهش تنش شود و بدون اينکه منابع روستا و طبیعت رو به کاهش نهند از روستا و طبیعت نهايت استفاده شود. گردشگري ميتواند راه حل مؤثري براي اصلاح و تجديد حيات نواحي روستايي و طبیعی باشد.
هر يک از سياستهاي گردشگري بايد با سياستهاي گستردهتر در اين زمينه هماهنگ باشد، ميتوان از گردشگري به عنوان يک کارگشا يا توجيهي براي بهبود خدمات عمومي، زيربنايي و حمل و نقل در نواحي روستايي استفاده کرد و از نظر منطقهاي مهمترين شکل توسعه گردشگري، الگويي است که بر پايه همکاري ناحيهاي و بين منطقهاي استوار باشد.
یقینا برای رسیدن به هر هدفی برنامهریزی و اتخاذ تصمیماتی در سطوح خرد و کلان لازم و ضروری است، اما برای تدوین برنامهای اصولی و اتخاذ تصمیماتی مناسب نیازمند دانستن اصول و راهبردهایی هستیم.
جامعه بینالمللی اکوتوریسم برخی از این اصول را برشمرده است که به قرار زیرند:
– حداقل کردن اثرات منفي: با توجه به اينکه هر محيط طبيعي توانايي محدودي در دفع ضايعات و تحمل آسيبهاي وارد شده و ترميم آنها را دارد، ميتوان اين اصل را در راستاي تعريف پايهاي و اساسي دانست که از توسعه پايدار ارائه شده است و اشاره به حفظ و نگهداشت منابع براي نسل حاضر و نسلهاي بعدي دارد.
– ارتقا آگاهي و احترام نسبت به فرهنگ و محيط زيست.
– فراهم آوردن بستري براي گردشگران و جامعه محلي جهت کسب تجارب مثبت: تفسير اطلاعات و فراهم آوردن بستري جهت درک متقابل ميان گردشگران و جامعه محلي، شرايطي را فراهم ميسازد تا افراد به دور از سوءتفاهمها و پيش فرضهاي نادرست با يکديگر به تعامل بپردازند و در نتيجه اطلاعات و پيامها را با کمترين ميزان تحريف و بدون دشواري دريافت و تفسير کنند. در واقع اصل دوم که ارتقاي آگاهي و احترام نسبت به فرهنگ و محيط زيست است، زمينه مناسبي را براي پيادهسازي اين اصل فراهم ميآورد.
– فراهم آوردن سود اقتصادي که مستقيما صرف امر حفاظت از محيط زيست شود: در اغلب کشورهاي پيشرو در عرصه گردشگري پايدار، مديريت مدرن و پوياي محيط زيست جايگزين رويههاي کلاسيک شده است. امروزه در دنيا ترجيح بر اين است که به جاي نگاه موزهاي به محيطزيست، حفاظت به شرط بهره برداري جايگزين شود، اگرچه هرگونه بهرهبرداري از محيط زيست بايد تحت شرايط و استانداردهاي خاصي صورت پذيرد که اشاره به آنها در حوصله اين بحث نميگنجد، اما يکي از فوايد اصلي اين بهرهبرداريها که اکوتورسيم يکي از مصاديق آن است، کسب درآمد کافي جهت حفاظت و ارتقاي شرايط اکولوژيکي اين عرصهها و منابع طبيعي است.
-فراهم آوردن سود اقتصادي و توانمندسازي جوامع محلي: يکي از ابزار دست يافتن به پايداري در ابعاد اقتصادي و اجتماعي- فرهنگي، درگير کردن افراد جامعه محلي در انجام امور است. اگر بوميان مستقيما و بيواسطه از منافع اقتصادي سرشار گردشگري منتفع شوند و ارائه خدمات و حتي مديريت فعاليتها در اين حوزه را بياموزند، عزت نفس بيشتري پيدا کرده و وضعيت رفاهشان بهبود مييابد.
–ايجاد حساسيت نسبت به شرايط سياسي، اجتماعي و محيطزيستي جامعه ميزبان.
آنچه در پيادهسازي اين اصول نبايد فراموش کرد اين نکته است که بايد نگاهي سيستمي به همه اين موارد داشت. توسعه پايدار امري يکپارچه است که بايد در تمامي ابعاد اقتصادي، اجتماعي و محيط زيستي تحقق يابد.
اثرات گردشگری خانه دوم
گردشگري خانههاي دوم نيز همانند ديگر الگوهاي گردشگري روستايي و طبیعتگردی ميتواند اثرات متعددي بر نواحي روستايي و مناطق طبیعی داشته باشد. در برخي موارد اين اثرات سودمند است. براي نمونه ممکن است مساکن قديمي در روستاها بازسازي و يا تبديل به مساکن جديد شوند که علاوه بر زيباسازي روستاها، براي مردم روستاها نيز زمينه اشتغال موقت و يا دائمي فراهم آورند. درآمد فروشگاههاي محلي را بالا ببرند و تسهيلات ديگري فراهم نمايند. بااينحال گسترش خانههاي دوم ميتواند اثرات منفي داشته باشد. گسترش خانههاي دوم ميتواند با برهم زدن زيبايي بصري روستاها، مناطق طبیعی بکر و تخريب پوشش گياهي، به این مناطق آسيب برساند.
در گسترش خانههاي دوم در نواحي روستايي به زيبايي و توازن آنها توجه کمي شده است. البته اثرات اجتماعي مالکيت خانههاي دوم بايد بيشتر موردتوجه قرار گيرد، به ويژه اينکه گسترش خانههاي دوم امکان ساخت مسکن براي مردم محلي را کاهش ميدهد. اين مورد در مناطقي که سياستهاي برنامهريزي ساخت مساکن جديد را محدود ميکند، بيشتر مشاهده ميشود.
افزايش تقاضاي خريد خانههاي دوم در نواحي روستايي قيمت اين خانهها را به حدي بالا ميبرد که مردم محلي توان خريد مسکن را ندارند، جوانان به دليل مشکلات سکونت در جوامع محلي به شهرها مهاجرت ميکنند و بدين ترتيب ساختار اجتماعي جوامع روستايي برهم ميخورد و هجوم ثروتمندان غيرروستايي به نواحي روستايي ميتواند سبب خشم افراد محلي شود و باعث کمرنگ شدن فرهنگ آنان می شود. اگرچه بسياري از مطالعات نشان داده است که صاحبان خانههاي دوم سعي ميکنند خود را با جوامع محلي وقف دهند. بنابراين يکي از مسائلي که برنامه ريزان گردشگري روستايي با آن مواجهاند، برقراري توازن بين تقاضاي ساکنان ثروتمند شهري براي خريد يا ساخت خانههاي دوم در نواحي روستايي با نيازهاي جوامع محلي در زمينه تأمين مسکن است.
چند نکته در توسعه پايدار گردشگري روستايي
توسعه پايدار گردشگري، توسعهاي است که در آن توازن و تعادل، حفظ ارزشها و کيفيت اخلاقيات و اصول اقتصادي و نيز مزيتهاي اقتصادي همه به همراه هم ديده شده و کوشش ميشود تا توسعهاي متعالي و متعادل و همهجانبه جايگزين توسعه صرفا اقتصادي شود. در اين ديدگاه توسعه گردشگري با استفاده از منابع موجود به گونهاي است که ضمن پاسخ دادن به نيازهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و ضوابط قانوني جامعه و انتظارات گردشگران بتوان وحدت و يکپارچگي، هويت فرهنگي، سلامت محيطزيست، تعادل اقتصادي و رفاه مردم محلي را تأمين کرد.
بنابراين توسعه گردشگري در نواحي روستايي از يک طرف ميتواند نقش مهمي در متنوع سازي اقتصاد جوامع روستايي داشته و فراهمکننده بستر و زمينهساز توسعه پايدار روستايي باشد و از طرف ديگر وسيلهاي براي تحريک رشد اقتصاد ملي (از طريق غلبه بر انگارههاي توسعهنيافتگي و بهبود استانداردهاي زندگي مردم محلي) به حساب آيد. به هر حال اگر گردشگري روستايي و مالکيت خانههاي دوم به نحوي مناسب برنامهريزي و مديريت شود، ميتواند خالق يا محرک يک فرآيند توسعهيافته براي حصول به پايداري توسعه در نواحي روستايي و نيز پايداري جوامع محلي در کليه زيرشاخههاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و خود صنعت گردشگري باشد.
در برخي از کشورها، گردشگري روستايي از طريق مالکيت (و نه اجاره) خانههاي دوم، ابزاري براي توسعه پايدار نواحي روستايي بوده است. با توجه به ديدگاهها و نظريات مختلف در زمينه گردشگري روستايي ميتوان ابراز داشت که گردشگري روستايي از يک سو با فراهم آوردن فرصتهاي جديد براي بسياري از روستاها به عنوان وسيلهاي است که به جوامع روستايي حيات دوباره ميدهد و موجب توسعه اين نواحي ميشود و اين سکونتگاهها را پا برجا نگه ميدارد و از سوي ديگر توسعه بدون برنامهريزي آن سبب آسيبهاي اجتماعي و زيستمحيطي در سکونتگاههاي روستايي ميشود. البته اينکه کدام يک از الگوهاي گردشگري روستايي مالکيت خانههاي دوم، اجاره خانههاي دوم، اقامت در مراکز اقامتي روستايي و … نقش بيشتري ميتواند در توسعه پايدار نواحي روستايي داشته باشد.
خانههاي دوم از آثار و پيامدهاي گردشگري در نظام کالبدي و بافت سکونتگاهي روستاهايي است که پذيراي گردشگران و ماندگاري موقت آنها براي بهرهگيري از چشماندازها و شرايط مطلوب روستاها هستند. در کشورمان و در نواحي کوهستاني شمال کشور، اگرچه نفوذ و گسترش پديده خانههاي دوم بسيار قديمی است، ولي در دهه اخير تحت تأثير بهبود شبکههاي ارتباطي و شناساندن توانمنديهاي اين مناطق و در کنار آن اشباع محدودههاي جلگهاي و ساحلي، روند گسترش آن سرعت زيادي داشته است. همانطوري که گفته شد اگر گردشگري روستايي و مالکيت خانههاي دوم به نحوي مناسب برنامهريزي و مديريت شود، ميتواند خالق يا محرک يک فرآيند توسعهيافته براي حصول به پايداري توسعه در نواحي روستايي و نيز پايداري جوامع محلي در کليه زيرشاخههاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و خود صنعت گردشگري باشد.
ابزاری برای توسعه اقتصادی- اجتماعی
گردشگري روستايي بخشي از بازار گردشگري و منبعي براي اشتغال و درآمد بوده و ميتوان آن را ابزار مهمي براي توسعه اقتصادي- اجتماعي و اکولوژيکي جوامع محلي قلمداد کرد. به منظور از بين بردن اثرات منفي حاصل از گردشگري خانههاي دوم در نواحي روستايي نيز لازم است، برنامه ريزان گردشگري روستايي با استفاده از راهکارهايي برای برقراري توازن بين تقاضاي ساکنان ثروتمند شهري براي خريد يا ساخت خانههاي دوم در نواحي روستايي با نيازهاي جوامع محلي در زمينه تأمين مسکن گام بردارند و از نابودي بافت قديمي و کالبدي روستاها و محيطزيست زيبا و بکر اين نواحي جلوگيري کنند و زمينههاي اشتغال روستايي را از طريق کارآفريني براي ساکنان محلي فراهم آورند تا به اقتصاد مردم محلي نيز کمک نمايند. اميدواريم با خانههاي دوم بيشتر از قبل آشتي کنيم و شاهد آلودگي کمتر و تخريب کمتر بافت روستايي ايران در عرصه گردشگري پايدار باشيم.
چالش های سد راه
با توجه به اهمیت این موضوع متاسفانه در این راه با چالش هایی مواجه هستیم چالش هاي پيش روي اکوتوريسم را مي توان به دو دسته چالش هاي زيست محيطي و چالش هاي فرهنگي, اجتماعي و اقتصادي تقسيم کرد، از مهم ترين عواملي که روي هر دو دسته تأثيرات عميقي دارند، برنامه ريزي صحيح و فرهنگ سازي همه جانبه است فرهنگ سفر جمعي در قالب تور، با بهرهگيري از تخصص شرکتهاي مجري هنوز در ايران نهادينه نشده است.
مردم کشورهاي توسعهيافته به سفرهاي جمعي سازمانيافته و استاندارد بها ميدهند و براي سفرهاي کوتاهمدت آخر هفته و سفرهاي درازمدت فصلي يا ساليانه خود از شش ماه يا حتي يک سال قبل برنامهريزي ميکنند و حتي پسانداز مخصوص سفر دارند؛ زيرا ميدانند سفر در کنار لذتبخش بودنش، ارزشها و ابعاد جديدي به شخصيت آنها اضافه ميکند و از اين رو حاضرند هزينههايش را هم بپردازند.
چالش ديگر، آگاهي جوامع ميزبان نسبت به ارزش جاذبههاي طبيعي، فرهنگي و تاريخي خود است. آنها بايد به اين جاذبهها مانند يک دارايي نگاه کنند. در غير اين صورت، خودشان با دست خودشان آنها را نابود ميکنند، درختهاي با ارزش را ميبرند، زباله ميريزند، چشمه و رودخانه را آلوده ميکنند و همه اينها يعني ضربه به منابع اکوتوريسم و توسعه پايدار.
از مهمترين چالشها نداشتن برنامهريزي کلان، فقدان طرح جامع اکوتوريستي در سطح کشور و نداشتن تبليغات اصولي است. مسيرهاي اکوتوريستي در ايران، با اين همه وسعت و تنوع، هنوز شناسايي و تدوين نشدهاند و به دليل اين ناشناختگي، آن ها را تبليغ هم نميتوان کرد.
چالش مهم ديگر نیز، فعاليت دفترها و گروههاي غيرمجاز يا مجاز غيرمتخصص در زمينه طبيعتگردي است. در درجه اول متوليان دولتي جهانگردي و محيطزيست نميتوانند نظارتي بر کار اينگونه دفترها داشته باشند.
آن ها معمولا توريسم مسئولانه را سرلوحه فعاليتهاي خود قرار نميدهند و از آنجا که نميخواهند هزينه کنند، جوامع محلي را به کار نميگيرند و درواقع هيچ درآمدي به منطقه تزريق نميکنند؛ درنتيجه مردم بومي هم تشويق نميشوند که منابع خود را حفظ کنند. بنابراين آنها نهتنها به توسعه پايدار کمکي نميکنند، بلکه به آن ضربه هم ميزنند.
از ديگر چالشها، بايد به کافي نبودن تعداد راهنماهاي متخصص طبيعتگردي نسبت به تقاضاي موجود اين گونه تورها و وسعت و تنوع جاذبههاي طبيعي ايران اشاره کرد.
اجاره دادن منابع طبيعي و واقع ثروت ملي، مثل مراتع، جنگلها و حريم سواحل و صدور مجوز ساخت مجموعههاي به اصطلاح تفريحي و اقامتي در اين مناطق، معمولاًبه دليل عدم نظارت قوي از سوي سازمانهاي ذيربط و عدم رعايت استانداردهاي اکوتوريستي، زيست محيطي و ويژگيهاي ساختوساز بومي، بسيار مخرب و از مهمترين چالشها است که ضربه آنها مستقيماً به منابع اکوتوريستي وارد مي شود.
نقص در ناوگان حملونقل، سيستمهاي تهويه، صوتي و تصويري اتوبوسها، رانندگان غيرحرفهاي و آموزش نديده و مشکلات تهيه بليت قطار و هواپيما براي تور و … از ديگر چالشها پراهمیت است.
سخن آخر
برای دستیابی به اهداف سند چشمانداز بیست ساله و جذب 20 میلیون نفر گردشگر باید به بهترین نحو از کلیه پتانسیلهای موجود در کشور برای جذب گردشگران و اکوتوریستهای داخلی و خارجی استفاده کرد.
ضرورت دارد جایگاه ویژه صنعت اکوتوریسم در برنامههای توسعه مشخص و ساز و کارهای شناسایی و توسعه مناطق مستعد اکوتوریسم در کشور پیشبینی شود و اعتبارات لازم در بودجههای سنواتی لحاظ شود و ساختار سازمانی و نظام مدیریتی علمی و کارآمد و برنامههای راهبردی تدوین و مدلهای توسعه اکوتوریسم به گونهای طراحی شود که مشارکت جوامع بومی در فرآیند برنامهریزی و اجرا و مدیریت تمامی فعالیتهای اکوتوریستی را در بر داشته باشد.
فرهنگسازی، اطلاعرسانی عمومی و اجرای برنامههای آموزشی درخصوص نقش اکوتوریسم در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، همچنین زمینهسازی جهت مشارکت بخش خصوصی به منظور سرمایهگذاری و بهره برداری از صنعت اکوتوریسم و جلب و تقویت همکاری بین سازمانهای داخلی و موسسات بینالمللی درخصوص توسعه این صنعت و مشارکت در اقدامات ملی و بینالمللی میتواند ما را به نتایج مطلوبی رهنمون سازد.
تدوین نظام جامع حقوق گردشگری در ایجاد تصویر مثبت ذهنی و احساس امنیت گردشگران نقش به سزایی خواهد داشت.
تعریف و تبیین جایگاه صنعت جهانگردی در نظام اقتصادی کشور می تواند آن را به عنوان یک فعالیت مهم اقتصادی که درآمدزایی و اشتغالزایی داشته باشد معرفی و جذاب کند و هم از نگرش فرهنگی محض به این مقوله که ممکن است به دلیل ضعف یا فقدان مدیریت فرهنگی، پیامد منفی جهت جذب و هدایت سرمایه گذاریها داشته باشد، جلوگیری مینماید.
در هر صورت ظرفیتهای کشور برای توسعه صنعت توریسم و اکوتوریسم بسیار قابل توجه است و ابزار و امکانات مناسبی برای توسعه آن مهیاست که با درک صحیح از نیازهای داخلی و تعامل مثبت و سازنده با جوامع بینالمللی و تکیه بر فرهنگ غنی این سرزمین پر افتخار میتواند پیامدهای مثبتی در عرصههای مختلف برای کشورمان به ارمغان آورد.
*مدرس دانشگاه