*سارا اردو – اکوتوریسم یک سفر و بازدید زیست محیطی مسئولانه از مناطق طبیعی بکر است که به منظور لذت بردن از طبیعت و درک مواهب آن و ویژگی های فرهنگی مرتبط با آن انجام می شود، به طوری که باعث ترویج حفاظت گردد و اثرات منفی بسیار کمی از جانب بازدید کنندگان بر محیط به جای گذارد و شرایطی را برای اشتغال و بهره مندی اقتصادی و اجتماعی مردم محلی(بومی) فراهم کند.

لغت اکو توریسم(Eco Tourism) را در فرهنگستان لغات با کمک سازمان میراث فرهنگی کشور آن را معادل طبیعت گردی معنا کرده اند.
توسعه پایدار با ایجاد تعادل میان توسعه و حفاظت از محیط زیست با توجه به جنبه های اقتصادی و اجتماعی در کنار تامین نیازهای مردم و ارتقا زندگی بدون آسیب به منابعی که به نسل های آینده تعلق دارد، باعث پایداری رفاه اجتماعی و کیفیت زندگی می شود.
بدون توجه به مسائل جامعه و نگاه جامعه محور، مدیریت محیط زیست و منابع طبیعی امکان پذیر نخواهد بود. بنابراین توسعه را زمانی پایدار میخوانیم که مخرب نباشد و امکان حفظ منابع اعم از آب، خاک، منابع ژنتیکی، گیاهی و جانوری را برای آیندگان فراهم آورد.
در توسعه پایدار، اصل این است که منابع طبیعی پایه به گونهای محافظت شوند که نسل های آینده دست کم بتوانند به اندازه نسل کنونی تولید و مصرف کنند. جهانگردی به مثابه منبعی از برکات اقتصادی و اجتماعی از قبیل اکتساب ارز خارجی، مولفه مهمی برای توسعه پایدار کشورهای در حال توسعه است.
همخوانی با توسعه پایدار
اکوتوریسم از سایر انواع توریسم با توسعه پایدار همخوانی و سازگاری بیشتری دارد. اکوتوریسم که زیر مجموعه ای است از صنعت زنده و پویای توریسم در عین بازدهی و سودآوری چشمگیر اقتصادی، متضمن تامین لایه های عمیقتر توسعه نیز است و در واقع اکوتوریسم به عنوان یک فعالیت مناسب و مستمر می تواند در بهبود وضعیت زیستی و معیشتی مردم بومی و جوامع محلی حاشیه اکوسیستم های حائز اهمیت نقش داشته و از نظر اکولوژیکی باعث کاهش فشار بر منابع طبیعی گردد.
بنابراین هر نوع فعالیت انسانی وابسته به منابع اکولوژیکی، پایدار نیست، مگر اینکه به درستی برنامه ریزی و سازماندهی شود.
شاخه گردشگری
یکی از مهمترین مقولات در دنیای گردشگری، اکوتوریسم است که در کشور ما نیز به دلیل قابلیتها و بسترهای جغرافیایی متنوع و ارزشمند، درصورتیکه بهای کافی به آن داده شود، درآمدی بالاتر از درآمد نفت برای کشور به ارمغان خواهد آورد.
اکوتوریسم شاخهای از توریسم (گردشگری) است اما مشخص کردن مرز آن با توریسم به علت عدم تعریف دقیق آسان به نظر نمیآید. برای رسیدن به اکوتوریسم موفق باید از رهگذر توسعهی پایدار عبور کرد. دستیابی به توسعه پایدار در گرو توجه به ارکان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در یک جامعه است و گردشگری به عنوان فعالیتی اثرگذار بر تمامی ارکان توسعه، بیش از گذشته نیازمند مطالعه است.

وقتی صحبت از اکوتوریسم میشود، ناخودآگاه به فکر اقامت در خانههایی میافتیم که خانه ما نیست، اما در واقع باید آن را خانه دوم نام برد. گردشگران در اکوتوریسم روستایی، وارد هتلهای ۵ ستاره نمیشوند و باید در خانه روستاییان و یا در چادرهایی در طبیعت اقامت کنند. بنابراین، بسیار اهمیت دارد که گردشگران، مسائل زیستمحیطی و توسعه پایدار را رعایت کنند.
ازآنجا که گردشگری با محیط طبیعی و فعالیتهای اقتصادی- اجتماعی رابطه متقابل دارد و میتواند آثار و پیامدهای مثبت و یا منفی در این زمینهها داشته باشد. در یک کلام، بررسی نقش گردشگری خانههای دوم در توسعه روستایی و طبیعی همچنین اثرات و پیامدهای گسترش گردشگری آنها در ابعاد زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی پرداخته و راهکارهای توسعه پایدار گردشگری روستایی و طبیعی را باید مورد توجه محافل علمی و اجرایی کشور در عرصه گردشگری و توسعه پایدار قرار داد.
برنامه ریزی گردشگری پایدار
برنامهریزی برای گردشگری پایدار یکی از موضوعات مورد بحث میان محققان و مجریان امر گردشگری است.
به طورکلی اهداف اکوتوریسم موفق را میتوان در مواردی به شرح زیر جای داد:
- همکاری جهت حفظ تنوع زیستی
- توجه جهت حفظ رفاه و آموزش مردم محلی به منظور کمک برای نیل به هدف توسعه پایدار
- ایجاد تعاملی برای بیان تجربههای یادگیری
- مدیریت مهارت هایی که به طور ویژه بازدیدکنندگان را در حفظ مناطق طبیعی یاری رساند.
- تشویق به فعالیتهای مسئولانه در بخش گردشگران و صنعت گردشگری
- ارایه خدمات ترجیحاً توسط ساکنان محلی با تمرکز بر مدیریت پایدار منابع تاریخی و طبیعی
- ایجاد مشاغل تجاری کوچک مقیاس
- به حداقل رساندن میزان مصرف منابع غیرقابل تجدید
- تاکید بر همکاری جوامع محلی در بخش تجاریسازی
- بازاریابی ویژه، جهت جذب مسافرانی که به بازدید مناطق طبیعی علاقهمندند
- تدوین سیاستهای دولتی جهت اخذ وجوه نقدی از توریستها در جهت نیل به اهداف فوق
- توریسم آمیزهای از فرصتها و تهدیدها برای مناطق حفاظت شده است. در واقع اکوتوریسم موفق در پی افزایش فرصتها و کاهش تهدیدها است. اگر فرصتی شناخته شود، به سود تبدیل میشود و اگر از تهدیدی اجتناب نشود، به هزینه تبدیل خواهد شد. بهرهمندی اقتصادی و موفقیت اکوتوریسم، در گرو برنامهریزی و کنترل موثر است.
هدف از برنامهریزی و مدیریت گردشگری روستایی و طبیعی ایجاد توازن بین تقاضا و قابلیتهای آن است تا اینکه موجب کاهش تنش شود و بدون اینکه منابع روستا و طبیعت رو به کاهش نهند از روستا و طبیعت نهایت استفاده شود. گردشگری میتواند راه حل مؤثری برای اصلاح و تجدید حیات نواحی روستایی و طبیعی باشد.
هر یک از سیاستهای گردشگری باید با سیاستهای گستردهتر در این زمینه هماهنگ باشد، میتوان از گردشگری به عنوان یک کارگشا یا توجیهی برای بهبود خدمات عمومی، زیربنایی و حمل و نقل در نواحی روستایی استفاده کرد و از نظر منطقهای مهمترین شکل توسعه گردشگری، الگویی است که بر پایه همکاری ناحیهای و بین منطقهای استوار باشد.
یقینا برای رسیدن به هر هدفی برنامهریزی و اتخاذ تصمیماتی در سطوح خرد و کلان لازم و ضروری است، اما برای تدوین برنامهای اصولی و اتخاذ تصمیماتی مناسب نیازمند دانستن اصول و راهبردهایی هستیم.

جامعه بینالمللی اکوتوریسم برخی از این اصول را برشمرده است که به قرار زیرند:
– حداقل کردن اثرات منفی: با توجه به اینکه هر محیط طبیعی توانایی محدودی در دفع ضایعات و تحمل آسیبهای وارد شده و ترمیم آنها را دارد، میتوان این اصل را در راستای تعریف پایهای و اساسی دانست که از توسعه پایدار ارائه شده است و اشاره به حفظ و نگهداشت منابع برای نسل حاضر و نسلهای بعدی دارد.
– ارتقا آگاهی و احترام نسبت به فرهنگ و محیط زیست.
– فراهم آوردن بستری برای گردشگران و جامعه محلی جهت کسب تجارب مثبت: تفسیر اطلاعات و فراهم آوردن بستری جهت درک متقابل میان گردشگران و جامعه محلی، شرایطی را فراهم میسازد تا افراد به دور از سوءتفاهمها و پیش فرضهای نادرست با یکدیگر به تعامل بپردازند و در نتیجه اطلاعات و پیامها را با کمترین میزان تحریف و بدون دشواری دریافت و تفسیر کنند. در واقع اصل دوم که ارتقای آگاهی و احترام نسبت به فرهنگ و محیط زیست است، زمینه مناسبی را برای پیادهسازی این اصل فراهم میآورد.
– فراهم آوردن سود اقتصادی که مستقیما صرف امر حفاظت از محیط زیست شود: در اغلب کشورهای پیشرو در عرصه گردشگری پایدار، مدیریت مدرن و پویای محیط زیست جایگزین رویههای کلاسیک شده است. امروزه در دنیا ترجیح بر این است که به جای نگاه موزهای به محیطزیست، حفاظت به شرط بهره برداری جایگزین شود، اگرچه هرگونه بهرهبرداری از محیط زیست باید تحت شرایط و استانداردهای خاصی صورت پذیرد که اشاره به آنها در حوصله این بحث نمیگنجد، اما یکی از فواید اصلی این بهرهبرداریها که اکوتورسیم یکی از مصادیق آن است، کسب درآمد کافی جهت حفاظت و ارتقای شرایط اکولوژیکی این عرصهها و منابع طبیعی است.
-فراهم آوردن سود اقتصادی و توانمندسازی جوامع محلی: یکی از ابزار دست یافتن به پایداری در ابعاد اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی، درگیر کردن افراد جامعه محلی در انجام امور است. اگر بومیان مستقیما و بیواسطه از منافع اقتصادی سرشار گردشگری منتفع شوند و ارائه خدمات و حتی مدیریت فعالیتها در این حوزه را بیاموزند، عزت نفس بیشتری پیدا کرده و وضعیت رفاهشان بهبود مییابد.
–ایجاد حساسیت نسبت به شرایط سیاسی، اجتماعی و محیطزیستی جامعه میزبان.
آنچه در پیادهسازی این اصول نباید فراموش کرد این نکته است که باید نگاهی سیستمی به همه این موارد داشت. توسعه پایدار امری یکپارچه است که باید در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی تحقق یابد.
اثرات گردشگری خانه دوم
گردشگری خانههای دوم نیز همانند دیگر الگوهای گردشگری روستایی و طبیعتگردی میتواند اثرات متعددی بر نواحی روستایی و مناطق طبیعی داشته باشد. در برخی موارد این اثرات سودمند است. برای نمونه ممکن است مساکن قدیمی در روستاها بازسازی و یا تبدیل به مساکن جدید شوند که علاوه بر زیباسازی روستاها، برای مردم روستاها نیز زمینه اشتغال موقت و یا دائمی فراهم آورند. درآمد فروشگاههای محلی را بالا ببرند و تسهیلات دیگری فراهم نمایند. بااینحال گسترش خانههای دوم میتواند اثرات منفی داشته باشد. گسترش خانههای دوم میتواند با برهم زدن زیبایی بصری روستاها، مناطق طبیعی بکر و تخریب پوشش گیاهی، به این مناطق آسیب برساند.
در گسترش خانههای دوم در نواحی روستایی به زیبایی و توازن آنها توجه کمی شده است. البته اثرات اجتماعی مالکیت خانههای دوم باید بیشتر موردتوجه قرار گیرد، به ویژه اینکه گسترش خانههای دوم امکان ساخت مسکن برای مردم محلی را کاهش میدهد. این مورد در مناطقی که سیاستهای برنامهریزی ساخت مساکن جدید را محدود میکند، بیشتر مشاهده میشود.
افزایش تقاضای خرید خانههای دوم در نواحی روستایی قیمت این خانهها را به حدی بالا میبرد که مردم محلی توان خرید مسکن را ندارند، جوانان به دلیل مشکلات سکونت در جوامع محلی به شهرها مهاجرت میکنند و بدین ترتیب ساختار اجتماعی جوامع روستایی برهم میخورد و هجوم ثروتمندان غیرروستایی به نواحی روستایی میتواند سبب خشم افراد محلی شود و باعث کمرنگ شدن فرهنگ آنان می شود. اگرچه بسیاری از مطالعات نشان داده است که صاحبان خانههای دوم سعی میکنند خود را با جوامع محلی وقف دهند. بنابراین یکی از مسائلی که برنامه ریزان گردشگری روستایی با آن مواجهاند، برقراری توازن بین تقاضای ساکنان ثروتمند شهری برای خرید یا ساخت خانههای دوم در نواحی روستایی با نیازهای جوامع محلی در زمینه تأمین مسکن است.

چند نکته در توسعه پایدار گردشگری روستایی
توسعه پایدار گردشگری، توسعهای است که در آن توازن و تعادل، حفظ ارزشها و کیفیت اخلاقیات و اصول اقتصادی و نیز مزیتهای اقتصادی همه به همراه هم دیده شده و کوشش میشود تا توسعهای متعالی و متعادل و همهجانبه جایگزین توسعه صرفا اقتصادی شود. در این دیدگاه توسعه گردشگری با استفاده از منابع موجود به گونهای است که ضمن پاسخ دادن به نیازهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ضوابط قانونی جامعه و انتظارات گردشگران بتوان وحدت و یکپارچگی، هویت فرهنگی، سلامت محیطزیست، تعادل اقتصادی و رفاه مردم محلی را تأمین کرد.
بنابراین توسعه گردشگری در نواحی روستایی از یک طرف میتواند نقش مهمی در متنوع سازی اقتصاد جوامع روستایی داشته و فراهمکننده بستر و زمینهساز توسعه پایدار روستایی باشد و از طرف دیگر وسیلهای برای تحریک رشد اقتصاد ملی (از طریق غلبه بر انگارههای توسعهنیافتگی و بهبود استانداردهای زندگی مردم محلی) به حساب آید. به هر حال اگر گردشگری روستایی و مالکیت خانههای دوم به نحوی مناسب برنامهریزی و مدیریت شود، میتواند خالق یا محرک یک فرآیند توسعهیافته برای حصول به پایداری توسعه در نواحی روستایی و نیز پایداری جوامع محلی در کلیه زیرشاخههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و خود صنعت گردشگری باشد.
در برخی از کشورها، گردشگری روستایی از طریق مالکیت (و نه اجاره) خانههای دوم، ابزاری برای توسعه پایدار نواحی روستایی بوده است. با توجه به دیدگاهها و نظریات مختلف در زمینه گردشگری روستایی میتوان ابراز داشت که گردشگری روستایی از یک سو با فراهم آوردن فرصتهای جدید برای بسیاری از روستاها به عنوان وسیلهای است که به جوامع روستایی حیات دوباره میدهد و موجب توسعه این نواحی میشود و این سکونتگاهها را پا برجا نگه میدارد و از سوی دیگر توسعه بدون برنامهریزی آن سبب آسیبهای اجتماعی و زیستمحیطی در سکونتگاههای روستایی میشود. البته اینکه کدام یک از الگوهای گردشگری روستایی مالکیت خانههای دوم، اجاره خانههای دوم، اقامت در مراکز اقامتی روستایی و … نقش بیشتری میتواند در توسعه پایدار نواحی روستایی داشته باشد.
خانههای دوم از آثار و پیامدهای گردشگری در نظام کالبدی و بافت سکونتگاهی روستاهایی است که پذیرای گردشگران و ماندگاری موقت آنها برای بهرهگیری از چشماندازها و شرایط مطلوب روستاها هستند. در کشورمان و در نواحی کوهستانی شمال کشور، اگرچه نفوذ و گسترش پدیده خانههای دوم بسیار قدیمی است، ولی در دهه اخیر تحت تأثیر بهبود شبکههای ارتباطی و شناساندن توانمندیهای این مناطق و در کنار آن اشباع محدودههای جلگهای و ساحلی، روند گسترش آن سرعت زیادی داشته است. همانطوری که گفته شد اگر گردشگری روستایی و مالکیت خانههای دوم به نحوی مناسب برنامهریزی و مدیریت شود، میتواند خالق یا محرک یک فرآیند توسعهیافته برای حصول به پایداری توسعه در نواحی روستایی و نیز پایداری جوامع محلی در کلیه زیرشاخههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و خود صنعت گردشگری باشد.

ابزاری برای توسعه اقتصادی- اجتماعی
گردشگری روستایی بخشی از بازار گردشگری و منبعی برای اشتغال و درآمد بوده و میتوان آن را ابزار مهمی برای توسعه اقتصادی- اجتماعی و اکولوژیکی جوامع محلی قلمداد کرد. به منظور از بین بردن اثرات منفی حاصل از گردشگری خانههای دوم در نواحی روستایی نیز لازم است، برنامه ریزان گردشگری روستایی با استفاده از راهکارهایی برای برقراری توازن بین تقاضای ساکنان ثروتمند شهری برای خرید یا ساخت خانههای دوم در نواحی روستایی با نیازهای جوامع محلی در زمینه تأمین مسکن گام بردارند و از نابودی بافت قدیمی و کالبدی روستاها و محیطزیست زیبا و بکر این نواحی جلوگیری کنند و زمینههای اشتغال روستایی را از طریق کارآفرینی برای ساکنان محلی فراهم آورند تا به اقتصاد مردم محلی نیز کمک نمایند. امیدواریم با خانههای دوم بیشتر از قبل آشتی کنیم و شاهد آلودگی کمتر و تخریب کمتر بافت روستایی ایران در عرصه گردشگری پایدار باشیم.
چالش های سد راه
با توجه به اهمیت این موضوع متاسفانه در این راه با چالش هایی مواجه هستیم چالش های پیش روی اکوتوریسم را می توان به دو دسته چالش های زیست محیطی و چالش های فرهنگی, اجتماعی و اقتصادی تقسیم کرد، از مهم ترین عواملی که روی هر دو دسته تأثیرات عمیقی دارند، برنامه ریزی صحیح و فرهنگ سازی همه جانبه است فرهنگ سفر جمعی در قالب تور، با بهرهگیری از تخصص شرکتهای مجری هنوز در ایران نهادینه نشده است.
مردم کشورهای توسعهیافته به سفرهای جمعی سازمانیافته و استاندارد بها میدهند و برای سفرهای کوتاهمدت آخر هفته و سفرهای درازمدت فصلی یا سالیانه خود از شش ماه یا حتی یک سال قبل برنامهریزی میکنند و حتی پسانداز مخصوص سفر دارند؛ زیرا میدانند سفر در کنار لذتبخش بودنش، ارزشها و ابعاد جدیدی به شخصیت آنها اضافه میکند و از این رو حاضرند هزینههایش را هم بپردازند.
چالش دیگر، آگاهی جوامع میزبان نسبت به ارزش جاذبههای طبیعی، فرهنگی و تاریخی خود است. آنها باید به این جاذبهها مانند یک دارایی نگاه کنند. در غیر این صورت، خودشان با دست خودشان آنها را نابود میکنند، درختهای با ارزش را میبرند، زباله میریزند، چشمه و رودخانه را آلوده میکنند و همه اینها یعنی ضربه به منابع اکوتوریسم و توسعه پایدار.
از مهمترین چالشها نداشتن برنامهریزی کلان، فقدان طرح جامع اکوتوریستی در سطح کشور و نداشتن تبلیغات اصولی است. مسیرهای اکوتوریستی در ایران، با این همه وسعت و تنوع، هنوز شناسایی و تدوین نشدهاند و به دلیل این ناشناختگی، آن ها را تبلیغ هم نمیتوان کرد.
چالش مهم دیگر نیز، فعالیت دفترها و گروههای غیرمجاز یا مجاز غیرمتخصص در زمینه طبیعتگردی است. در درجه اول متولیان دولتی جهانگردی و محیطزیست نمیتوانند نظارتی بر کار اینگونه دفترها داشته باشند.
آن ها معمولا توریسم مسئولانه را سرلوحه فعالیتهای خود قرار نمیدهند و از آنجا که نمیخواهند هزینه کنند، جوامع محلی را به کار نمیگیرند و درواقع هیچ درآمدی به منطقه تزریق نمیکنند؛ درنتیجه مردم بومی هم تشویق نمیشوند که منابع خود را حفظ کنند. بنابراین آنها نهتنها به توسعه پایدار کمکی نمیکنند، بلکه به آن ضربه هم میزنند.
از دیگر چالشها، باید به کافی نبودن تعداد راهنماهای متخصص طبیعتگردی نسبت به تقاضای موجود این گونه تورها و وسعت و تنوع جاذبههای طبیعی ایران اشاره کرد.
اجاره دادن منابع طبیعی و واقع ثروت ملی، مثل مراتع، جنگلها و حریم سواحل و صدور مجوز ساخت مجموعههای به اصطلاح تفریحی و اقامتی در این مناطق، معمولاًبه دلیل عدم نظارت قوی از سوی سازمانهای ذیربط و عدم رعایت استانداردهای اکوتوریستی، زیست محیطی و ویژگیهای ساختوساز بومی، بسیار مخرب و از مهمترین چالشها است که ضربه آنها مستقیماً به منابع اکوتوریستی وارد می شود.
نقص در ناوگان حملونقل، سیستمهای تهویه، صوتی و تصویری اتوبوسها، رانندگان غیرحرفهای و آموزش ندیده و مشکلات تهیه بلیت قطار و هواپیما برای تور و … از دیگر چالشها پراهمیت است.

سخن آخر
برای دستیابی به اهداف سند چشمانداز بیست ساله و جذب ۲۰ میلیون نفر گردشگر باید به بهترین نحو از کلیه پتانسیلهای موجود در کشور برای جذب گردشگران و اکوتوریستهای داخلی و خارجی استفاده کرد.
ضرورت دارد جایگاه ویژه صنعت اکوتوریسم در برنامههای توسعه مشخص و ساز و کارهای شناسایی و توسعه مناطق مستعد اکوتوریسم در کشور پیشبینی شود و اعتبارات لازم در بودجههای سنواتی لحاظ شود و ساختار سازمانی و نظام مدیریتی علمی و کارآمد و برنامههای راهبردی تدوین و مدلهای توسعه اکوتوریسم به گونهای طراحی شود که مشارکت جوامع بومی در فرآیند برنامهریزی و اجرا و مدیریت تمامی فعالیتهای اکوتوریستی را در بر داشته باشد.
فرهنگسازی، اطلاعرسانی عمومی و اجرای برنامههای آموزشی درخصوص نقش اکوتوریسم در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، همچنین زمینهسازی جهت مشارکت بخش خصوصی به منظور سرمایهگذاری و بهره برداری از صنعت اکوتوریسم و جلب و تقویت همکاری بین سازمانهای داخلی و موسسات بینالمللی درخصوص توسعه این صنعت و مشارکت در اقدامات ملی و بینالمللی میتواند ما را به نتایج مطلوبی رهنمون سازد.
تدوین نظام جامع حقوق گردشگری در ایجاد تصویر مثبت ذهنی و احساس امنیت گردشگران نقش به سزایی خواهد داشت.
تعریف و تبیین جایگاه صنعت جهانگردی در نظام اقتصادی کشور می تواند آن را به عنوان یک فعالیت مهم اقتصادی که درآمدزایی و اشتغالزایی داشته باشد معرفی و جذاب کند و هم از نگرش فرهنگی محض به این مقوله که ممکن است به دلیل ضعف یا فقدان مدیریت فرهنگی، پیامد منفی جهت جذب و هدایت سرمایه گذاریها داشته باشد، جلوگیری مینماید.
در هر صورت ظرفیتهای کشور برای توسعه صنعت توریسم و اکوتوریسم بسیار قابل توجه است و ابزار و امکانات مناسبی برای توسعه آن مهیاست که با درک صحیح از نیازهای داخلی و تعامل مثبت و سازنده با جوامع بینالمللی و تکیه بر فرهنگ غنی این سرزمین پر افتخار میتواند پیامدهای مثبتی در عرصههای مختلف برای کشورمان به ارمغان آورد.
*مدرس دانشگاه