صمد محمدی – از زمان شروع مدرنیته دنیا دستخوش تحولات شگرف و بنیادینی و غیرقابل برگشتی شده است. یکی از بنیادی ترین تحولات حضور حداکثری علم در تصمیم گیری ها بود.
کنش ها از دلخواهی به علم خواهی تغییر یافت. اگر قبل از پیدایش مدرنیته خانه ای را با نقشه و معماری دلخواه خودتان می ساختید، بعد از تن دیگر علم بود که نقشه خانه را ترسیم می کرد، اگر آشپزی دلخواه خودتان بود بعد از مدرنیته علم به شما می گفت چه بخورید و چه نخورید و الی آخر. علم «نقاد خودبنیاد» به هر سوراخ و سمبه ای سرک کشید و همه پدیده را باز تعریف کرد.
تعریفی با ویژگی های به صرفه بودن. سلامتی بیشتر. بخشیدن زندگی راحت و عمر زیاد به آدم ها. سرعت بیشتر و عواملی از این دست. یکی از مسائلی که دست خوش تغییر گسترده و پیچدگی خاصی شد اقتصاد و پول بود. فعالیت مردم از امرار معاش به واسطه ورود ماشین به کسب سود و تولید ثروت تغییر کرد و پول بیشتر از همیشه وارد جریان زندگی شد. اسکناس یا پول کاغذی پدیده ای جدید بود .
با این ماهیت که در قبال طلا یا فلزی گران قیمت یا الماس رسیدی دریافت کرده و آن رسید قابل انتقال شد با ارزش معلوم و این پدیده تبدیل به پول امروزی شد با پشتوانه های گوناگون که ارزش اسکناس را مشخص می کند. هر چقدر اقتصاد و پشتوانه اسکناس قویتر در نتیجه پول قدرتمندتر و مرجعی به نام بانک مرکزی به وجود آمد که این پول را به زبان خودمانی در برهه های مختلف ریگلاژ نماید. از سال۲۰۱۰ میلادی به بعد پدیده ای کاملا نو در عرصه اقتصاد جهانی به وجود آمد که کاملا نو و غریب بود.
ارز دیجیتال و شاخص ترین آن بیت کوین بود، اما ارزش بیت کویین به چه چیزی بستگی دارد. این حواله الکترونیکی در گرو چه چیزی صادر شده است؟ کدام کالا و خدمات و یا فلز گرانبها،الماس و غیره پشتوانه این پول است؟ و اینکه چرا امروزه ذهن هر کسی را درگیر کرده و ارزش آن به تریلیون دلار رسیده است؟
گردش مالی ارزهای دیجیتال رقم های نجومی برای خود ثبت کرده است، ولی ارزش آن چگونه محاسبه می شود و کدام مرجع می تواند آن را ریگلاژ کند؟. این سوالات تقریبا بدون جواب قانع کننده ای همچنان بی پاسخ مانده است.
ارز دستمزد:
جوابی که کلیات قانع کنند ه ای می دهد این است که این ارز دستمزد برای فعالیتی و یا صرف انرژیی است که انجام شده ولی با جزئیات مبهم.
یک حدس :
زمانی صاحب منصبان آمریکایی در آستانه قرن۲۱ سوالی اساسی مطرح کردند که اگر دنیا روزی دلارهای ما را به ما پس آوردند، امریکا چه چیزی در قبال این حجم عظیم دلار دارد تا در قبال آن پرداخت کند؟.
فقط یک اعلان نظر بانک مرکزی آمریکا می گوید؛ ۱۲ میلیارد قطعه اسکناس صد لاری موجود است. شما اسکناس های خرد و زیر صد دلاری و حوالجات هم به این اضافه کنید.آمریکا چه منابعی در قبال این همه اسکناس دارد؟ آیا ارز دیجیتال منبع خوبی برای جمع آوری دلار می تواند باشد؟ البته این موضوع صرفا یک حدس می باشد که به ذهن می رسد که اصل پیدایش یا استفاده از ارزهای دیجیتال را می تواند توجیه کند.
یک خیال: اگر می شد ذهن ایلان ماسک را خواند . ایلان ماسک ثروتمندتربن فرد جهان که ثروت ویژگی دوم او است. او را می شود، آوانگاردترین انسان مشهور جهان دانست. چرا که او مرزهای خیال را در نوردیده و آن ها را به واقعیت تبدیل می کند. حال چرا این فرد رابطه خوبی با بیت کویین و یا ارزهای دیجیتال بر قرار کرده است؟.
او سودای تسخیر فضا و ایجاد زندگی در کرات دیگر را دارد. شاید یک هدف دیگر او تسلط بر منابع مالی دنیا باشد؟ او با شرکت تسلا ارزش استراتژیک نفت را به زیر کشیده و رفته رفته شاید بنزین و گازوئیل را از گردونه سوخت های متداول حذف کند.
شاید با ورود به دنیای ارزهای دیجیتال هدف اول حذف پول کاغذی و فیزیکی باشد، مثل حذف بنزین و گازوئیل. به نظر برای درک بهتر از آینده ارزهای دیجیتال رصد رفتارهای اشخاصی مثل ایلان ماسک شاید بی نتیجه نباشد.
اما هر چه هست دنیا در آستانه یک تحول اساسی است. هوش مصنوعی و ربات و ارتباطات و ارز دیجیتال عواملی هستند که رفته رفته از دایره نظارت انسان ها فراتر خواهند رفت.
