سعید صالحی – آب شیرین تنها سه درصد از کل منابع آب روی کره زمین را تشکیل میدهد که بیش از نیمی از آن در یخچالهای کوهستانی و قطبی ذخیره شدهاند. با این وجود، در سراسر جهان، بسیاری آب شیرین را به راحتی هدر میدهند. بر اساس اعلام سازمان ملل متحد، حدود بیست درصد جمعیت جهان از کمبود یا فقدان دسترسی به آب شیرین، رنج میبرند.
![](https://shahabzanjan.ir/wp-content/uploads/2019/09/r_5524_190204160522.jpg)
ذخایر آب شیرین ایران هم اکنون زیر بار فشارهای غیرقابل تحملی قرار دارند. نود درصد کشور خشک یا نیمه خشک است٬ و حدود دو سوم بارندگی آن قبل از آنکه بتواند در مسیر رودخانه ها قرار گیرد٬ بخار می شود. در نتیجه٬ کشور ما بیش از نیمی از آب مورد نیازش را از سفرههای زیرزمینی تامین میکند٬ امری که به سرعت در حال تحلیل ذخایر زیرزمینی است. سیاستهای اقتصادی نیز به نوبه خود به این مشکل دامن زده است. آب های زیرزمینی برای مالکان چاه ها رایگان است و٬ به دلیل یارانههای دولتی٬ استفاده کنندگان تنها بخشی از هزینههای واقعی انرژی لازم برای پمپاژ آب به سطح زمین را پرداخت میکنند.
سالانه چهار بیش از میلیارد متر مکعب از آب های زیرزمینی را مصرف میکنیم که طبیعت قادر به بازتولید آن نیست. آبهای سطحی نیز با فشارهای مشابهی مواجه هستند. بیشتر رودخانهها (همانند آنچه در مورد ارومیه و زاینده رود دیدیم) از نظر علم آب شناسی (هيدرولوژي) خشک شده و یا در حال خشک شدن هستند٬ به این معنا که نمی توان به عنوان ذخیرهای برای سالهای خشک آتی به آنها نگریست. بنابراین٬ این آبهای سطحی- وقتی که بارش سالانه به کمتر از حد متوسط میرسد- نمی توانند در برابر تقاضای جمعیت رو به رشد پاسخگو باشند و این درحالیست که استفاده آب در بالادست نیز به طور فزایندهای بر نیازهای آبی پایین دستی تاثیر سوء دارد.
به مال مفت رسیدی هلاک کن خود را که این معامله کم اتفاق میافتد
اما وقتی از آب شیرین سخن میگوییم منظورمان دقیقاً چیست. کافی است در فصل تابستان از محله های سبز گذر کنید٬ شلنکهای آبیاری چمنهای شهر را می بینید که با یک اشارت پارکبانان رها شدهاند و کسی آن را کنترل نمیکند. همیشه در آن گوشه افرادی را می بینی که چنان با ولعی اتومبیل خود را با همان آبی می شوید که برای آبیاری فضای سبز محل تعبیه شده است. در مقابل اعتراض با کمال تعجب متوجه می شوید که از نگاه بسیاری آن آب چاه و غیر قابل نوشیدن بوده و به درد نمیخورد و میتوان با خیال راحت تری هدر داد٬ این درحالی است که سالها پیش (اواخر سال ۹۳) بنیاد خیریه بیل و مِلیندا گیتس ماشینی را ابداع کرد که از مدفوع انسان برق٬ آب و کود درست میکند. بیل گیتس٬ حامی اصلی این پروژه٬ حتی در راستای حمایت خودش از این ایده در پای یکی از ماشینها که Omniprocessor نام دارد حضور یافت و اقدام به نوشیدن آب تولید شده توسط یکی از آنها کرد. قرار است این تکنولوژی به صورت آزمایشی در بخشهایی از داکار و سنگال مورد استفاده قرار گیرد. اما فقط کافی است که بدانیم که یک لیوان آب که ما تحت عنوان آب غیر آشامیدنی هدر می دهیم به قول بیل گیتس مثل این یک لیوان مدفوع شامل 200 تریلیون روتاویروس، 20 میلیارد باکتری شیگلا و 100 هزار تخم کرم انگل نیست بلکه آب ذلال و خنکی است که در زیر بسترهای زمینی برای نسلهای آتی ذخیره شده است.
شب آبستن است تا چه زاید سحر
راهکار: خودخواهی
پدران ما آدمهای قانعی بودند و فقط اندازهای که سهم آب کفاف میداد زمینهایشان را زیر کشت می بردند و با این کار بخش دیگری از زمینها استراحت میکردند و به همین دلیل بهترین کود برای مزرعه جای پای دهقان بود. شوق پمپاژ آب و افزایش تجهیزات مربوطه آنچنان اغواگر بود که در چشم برهم زدنی همه را به خوابی عمیق برد تا پیشرفت فاجعه را در نیابیم. وقتی سخن از هدر رفت آب به میان می آید بسیاری آن را نتیجه خودخواهی انسانها قلمداد می کنند٬ اما کاش به معنای واقعی کلمه خودخواه بودیم و برای خاطر نوادهگان و تخم و ترکه خودمان هم که شده٬ این گونه با طبیعت رفتار نمیکردیم. به عنوان مثال چاهی که در زمین من قرار دارد و پس از خشکی قنات از آن استفاده میکنم٬ دارای مقادیری مشخص از آب است و نامحدود نیست. اگر دست آخر بتوانم آنرا مجهز به سیستم نوین آبیاری بکنم در واقع آب و امید را درون خانواده و در میان نسلهای بعد زنده نگه خواهم داشت. اینجا جایی است که خودخواهی به نجات طبیعت میآید و اگر خودخواه باشیم و برای خاطر خود و فرزندانمان هم که شده تلاش خواهیم کرد تا قدر قطره قطره اش را بدانیم. درک مساله بسیار ساده است و قضیه فیثاغورث نیست که تخصص بخواهد.
در جستجوی مقصر(ان)
طبق گزارش بانک جهانی، هزینه سالیانه تخریب محیط زیست در ایران به میزان 5 تا 10 درصد تولید ناخالص داخلی است و با گذشت زمان، منابع ارزشمندی بیشتر از بین خواهد رفت، بهره وری کاهش خواهد یافت و سلامت عمومی آسیب خواهد دید. شهرها یک سوم از منابع آب خود را از طریق نشتی لوله از دست می دهند. آبیاری نیز بسیار ناکارآمد است. درآمدهای ناشی از قطع یارانههای انرژی که قرار بود از ابتکارات ارایه شده برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و آلودگی هوا حمایت کنند٬ در همان آغاز را و در مرحله اول متوقف شد. بحران زیست محیطی ایران به یک انقلاب سبز فرگیر در میان سیاستگذاران و ملت نیاز دارد.
اکنون که صدها دریاچه شبیه ارومیه در زیر زمین خشک شده٬ محیط زیست نیز زیر فشار بوده و قربانی خشکسالی میشود. بسیاری از گونههای جانوری و برخی از ماهیها از بین میروند و دیگر احیا نمیشوند. از طرفی تو گویی نفس تمام زیباییها به آب بند است٬ فرونشست زمین همان که «مرگ زمین» نامیده میشود و حاصل خالی شدن سفره های زیرزمینی آب است٬ اکنون سالهاست زنجیروار دشتهای مختلف ایران را در هم میکوبد. روندی که همچنان ادامه دارد و هشدارها هنوز ما را بیدار نکرده است. اعتقاد بر این است که بیش از نیمی از چاههای کشور غیرقانونی استخراج شدهاند. بیش از دو سوم از تمام تاسیسات صنعتی که شهر را اهاطه کردهاند٬ توانایی تصفیه فاضلاب خود و اراداهای برای کاهش یا جبران بخشی از صدمات مداومی که بر طبیعت و جسم و روح مردم وارد می کنند٬ ندارند.
شرکت منطقه آب در کنار مدیریت منابع آب کشور شایسته است به جای نگاه پلیسی به قضیه گونه دیگری با هدف حل پایدار مساله آب دست به اقدامات بنیادین بزنند. چه بسا نگاه پلیس مآبانه شرکتهای آب منطقهای باعث شد که پدیده چاه زاپاس شکل گرفته و درست فردای پر شدن چاهی غیرمجاز چاه جدیدی از مخفی گاه خود سربرآورده و بر طبیعت شکننده پوزخند بزند٬ درحالیکه می شود صاحبان کشت وزرع و دیگر بهره برداران صنعتی و خانگی را قانع کرد تا خود به کمک نجات طبیعت پیرامون همت گمارند.
می گویند در زمان بحران نباید به دنبال مقصر بود٬ اما این بار دست بر قضا باید به شدت در جستجوی باعث و بانی این اوضاع نگران کننده بود٬ چرا که شواهد حاکی از آن است که مقصر مخرب تر از قبل در صحنه حضور دارد و این ارابه مرگ را به پیش می برد. و باید مسئولیتهایش را به او یادآور شد.