مصاحبه : محسن احدی
گزارش تصویری: اسداله قربان زاده
رایزن اقتصادی ایران در کشور آذربایجان گفت:« استان زنجان از توانمندیهای بالایی در حوزه اقتصاد برخوردار است که همین موضوع میتواند به گسترش تجارت با باکو بیانجامد».
با روی کار آمدن دولت دوازدهم یکی از کار ویژههای دستگاه دیپلماسی و در راس آن شخص وزیر امور خارجه ایجاد سازوکاری در جهت خدمت سیاست به اقتصاد کشور بود و از همین رو بود که معاونت اقتصادی در این وزارتخانه احیا و به سفارتهای ایران در کشورهای خارجی دستور داده شد تا برای حضور تجار و سرمایهگذاران کشورمان در خارج از کشور مانع زدایی کرده و همچنین برای سرمایهگذاری خارجی در ایران فرصتهایی ایجاد کنند.
بازار بزرگ کشورهای منطقه و به خصوص منطقه قفقاز به دلیل نزدیکی فرهنگی و تمدنی یکی از اولویتهای کشور بوده و بسیاری از دولتمردان کشورمان تلاش کردهاند تا در بازار کشورهایی چون آذربایجان، ارمنستان و گرجستان جای پای کالاهای ایرانی را باز کنند.
ایران و آذربایجان دو کشور همسایه که از نزدیکیهای فرهنگی، مذهبی، قوی و زبانی برخوردارند و از همین سو است که اگر مردم این دو دیار را اعضای یک خانواده بنامیم، پُر بیراه نگفتهایم.
بستر تجارت تهران و باکو همچنین فرصتهای اقتصادی میان دو کشور موضوع گفتگوی،« دکتر جواد مهاجری»، رایزن اقتصادی سفارت ایران در آذربایجان با « شهاب زنجان» شد تا با او درباره حجم تجارت در روابط دو کشور صحبت کنیم:
وزارت امور خارجه و در رأس آن محمدجواد ظریف، برای چابک سازی ساختار این نهاد و کمک به پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی و تسهیل تجارت، معاونت اقتصادی دستگاه دیپلماسی را احیا کردند. آیا این موضوع توانسته در تسهیلگری تجارت کشورمان مثمر ثمر باشد؟
مطمئنا بله!. اما باید در نظر داشت احیاء معاونت اقتصادی با تغییر اساسیتری در ساختار وزارت امور خارجه برای چابک سازی همراه بود، بنابراین کار ویژهای هم که برای معاونت اقتصادی تعریف شد، با آنچه در سالها قبل بود، متفاوت است. همچنین باید توجه داشت که ماموریت امروز دستگاه دیپلماسی کشور در حوزه اقتصادی نیز به واسطه تغییر ماهوی در ماموریت دستگاههای دیپلماسی جهان، فضای پسابرجام و خروج ایالات متحده آمریکا از توافق هستهای، نسبت به گذشته و شرایط عادی کشور و حتی نسبت به سایر کشورها متفاوت است.
بنابراین اگر چه نباید از دستگاه دیپلماسی و احیای معاونت اقتصادی برای گشودن تمامی گرهها و مرتفع کردن موانع و افزایش تعاملات اقتصادی با دنیای بیرون، انتظار خارقالعادهای داشت، ولی تثبیت اقتصاد کشور در فضای پساتحریم، حکایت از عبور از بحران اقتصادی دارد و اگر این موفقیت نسبی را به پای ایفای نقش محوری، هماهنگ کننده و تسهیلگر دستگاه دیپلماسی کشور بنویسیم، بی راه نخواهد بود.
ایران و آذربایجان به عنوان دو کشور همسایه با قرابت فرهنگی و تاریخی بالایی هستند. چه ظرفیتهای همکاری در حوزه اقتصادی میان دو کشور وجود دارد.
روابط با همسایگان تابعی از الویت منافع ملی، امنیت داخلی و خارجی است و توانمندیهای اقتصادی، نگرشهای فرهنگی و دینی، رویکردهای منطقهای، تعدد و تنوع رویکردها از مولفههای تاثیرگذار بر همکاریهاست.
رویکرد سیاست خارجی ما با همسایگانی چون آذربایجان مبتنی بر همزیستی مسالمت آمیز و اقتصاد محور است، چرا که رویکرد ایدئولوژیک و امنیتی ما در گذشته موجبات بدبینی و دوری آنان از ما شده و فرصتهای بهرهبرداری را بیشتر در اختیار رقبایی چون ترکیه و روسیه قرار داده است.
قرار گرفتن دو کشور در مسیر کریدور شمال – جنوب و همچنین در حاشیه دریاچه خزر، برخورداری هر دو کشور از ظرفیتهای گردشگری مناسب، نیاز به بازار همدیگر و به ویژه نیاز بازار آذربایجان به تولیدات و محصولات کشاورزی، صنعتی و معدنی کشور ما، وجود حوزههای مشترک انرژی اعم از بهرهبرداری از آبهای مشترک، تولید و سوآپ برق و گاز و استخراج نفت، نیاز آذربایجان به دانش و خدمات فنی و مهندسی و محصولات دانش بنیان و غیره، ظرفیتهای قابل توجهی را برای همکاری دو کشور در حوزههای مختلف اقتصادی ایجاد کرده است که اگر تحریم ها نبود و یا ما در نظامات مالی و بانکی جهانی بودیم، جمهوری اسلامی سهم بیشتری در اقتصاد آن کشور داشت.
البته باید انتظارات خود را نیز از بازار جمهوری آذربایجان آن هم با وسعت یک بیستم و با جمعیت یک هشتم ایران که سهم ناچیزی در اقتصاد جهان دارد، تعدیل کنیم و هم اینکه در نظر داشته باشیم به میزان ظرفیتهای موجود همکاری در حوزههای اقتصادی و سایر حوزهها با کشورهای همسایه به ویژه با جمهوری آذربایجان به واسطه برخورداری از قرابتهای فرهنگی مشترک، به همان نسبت نیز عوامل واگرایی میان آن دو وجود دارد که این امر کار دستگاه دیپلماسی کشور و سفارت جمهوری اسلامی ایران در آن کشور را سختتر میکند.
از طرفی هم نباید فراموش کرد که بزرگترین ظرفیت موجود برای همکاری اقتصادی با جمهوری آذربایجان، استفاده از آن کشور برای ورود به بازار دهها میلیونی کشورهای مشترک المنافع است که برای این منظور برنامههای مشترکی در دستور کار داریم و از آن هم غافل نیستیم.
حجم تجارت میان دو کشور به چه میزان بوده و چه ظرفیتهای اقتصادی برای سرمایهگذاری دو طرف برای بالا بردن حجم تجارت وجود دارد.
حجم تجارت جمهوری آذربایجان با ایران به جز در سالهای اولیه بعد از استقلال این جمهوری که برای چند سال بالای یک میلیارد دلار بوده است و به واقع ایران به واسطه بسته بودن سایر مرزهای این کشور، اصلیترین تامین کننده نیازهای آذربایجان در آن سالها به شمار میآمده است. در ادامه به دلایل رویکردی که در بالا اشاره شد، چندان قابل توجه نبوده است، لیکن در سالهای اخیر و پس از احیا روابط بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1392، مبادلات تجاری دو کشور سال به سال افزایش یافته و درهمین 9 ماه ابتدائی سال میلادی 2019 با افزایش بیش از 50درصدی نسبت به دوره مشابه سال گذشته به حدود400 میلیون دلار با تراز مثبت حدود 375 میلیون دلار قرار گرفته است . این رقم نسبت به سال 2016 به میزان دو برابر فزایش داشته است البته حوزههای نفت، گاز، برق، گردشگری و تجارت چمدانی در این رقم محاسبه نشده است.
در بالا به ظرفیتهای موجود اشاره کردم و اینجا اضافه و تاکید کنم که در حوزههای مختلف از جمله صنعتی، کشاورزی، خدمات فنی و مهندسی، محصولات دانش بنیان، صنایع تبدیلی، مصالح ساختمانی و گردشگری فضاهای مناسب و مختلفی برای همکاری و بالا بردن تجارت بین دو کشور وجود دارد و نمونه عینی و اخیر آن حضور فارغ التحصیلان جوان ایرانی در قالب شرکت های دانش بنیان در روزهای پایانی مهرماه در باکو بود که به امضای شش قرارداد با ارزش بیش از4/5 میلیون دلار برای فروش محصولات شان منجر شد.
ما شاهد آن بودهایم که بعد از جنگ قره باغ و قطع ارتباط نخجوان با سرزمین اصلی آذربایجان، ایران برای تسهیل در عبور و مرور اتباع آذربایجان به آنها ویزای تردد رایگان میدهد. این موضوع نیز تا حدودی توانسته بر اقتصاد محلی تاثیر خوبی بگذارد؛ اما متاسفانه توریست آذری برای بازدید از کشور بسیار کم میباشد. آیا برای افزایش ورود گردشگر آذربایجانی به ایران تمهیدات دیگری دیده شده است.
جمهوری اسلامی ایران پس از استقلال همسایگان شمالی و نسبت به نیازهای اساسی آنان به ویژه جمهوری آذربایجان که بعد از ایران پرجمعیتترین کشوری شیعی جهان است و برای تردد به بخشی از قلمرو خود در نخجوان، بر اساس مشی انساندوستی و حسن همجواری اقدامات شایسته و بایستهای انجام داده است که اجازه تردد به اتباع جمهوری آذربایجان و خودمختار نخجوان هم بر همین اساس بوده است.
به نظر میرسد، لغو روادید یک طرفه برای اتباع جمهوری آذربایجان در دولت گذشته، تحت تاثیر هیجانات و بدون انجام بررسیهای کارشناسی و یا به اقتضای زمانی صورت گرفته است که البته تبعات و بعضا آثار سوئی هم داشته است.
این امر به همان میزان که آوردههایی برای ایران و رونق فضای کسب و کار در شهرهای مرزی در پی داشته است، در برخی برهه ها به مانند یک سال اخیر که به دلیل افت ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی و شرایط تحریمی کشور، قیمت اجناس در داخل نسبت به فرای مرزها پائین بوده است، آسیب زا بوده است. تردد روزانه هزاران آذربایجانی از مرزهای آستارا، بیله سوار و سایر مرزها و خرید مایحتاج خود بدون حتی یک شب توقف در ایران، نه تنها آورده حساب نمیشود، بلکه موجب اخلال در بازار کالاهای اساسی برای هموطنان نیز می شود.
ما این اتفاق را در مرزهای غربی با کشور عراق نیز شاهد هستیم و مادامی که قیمت ها در کشور واقعی و آزاد نباشد، تردد بدون ویزای همسایگان بیش از آنکه فرصت تلقی شود، تهدید به حساب می آید.
در حال حاضر اتباع آذربایجان با سه هدف تامین ارزان مایحتاج خود، درمان، زیارت، تجارت و سپس سیاحت به ایران سفر میکنند. آمارها نشان میدهد بیش از 80 درصد سفرهای اتباع آذری به صورت زمینی به همسایگان انجام میگیرد و این نشان دهنده وضعیت معیشتی و درآمدی آنان است. اگرچه برای سالهای پیش رو نباید توقع زیادی از اتباع آذری برای انجام سفرهای سیاحتی به کشور داشته باشیم، لیکن با توجه به ظرفیتهای مناسب در حوزه گردشگری سلامت و زیارت، اقدامات خوبی در حال انجام است و 5 کشور ساحلی خزر نیز اخیرا در آکتائو قزاقستان نشستی در زمینه همکاریهای گردشگری داشتهاند و توافقات اولیه صورت گرفته است تا از ظرفیت خزر نیز در حوزه گردشگری دریایی بهره کافی برده شود.
یکی از موارد سفراتباع همسایه شمالی به ایران برای درمان است. همانطور که مستحضر هستید موسسه مهرانه، مرکزی پیشرفته برای درمان بیماران سرطانی در زنجان تاسیس کرده است.
آیا ظرفیت این سازمان و بیمارستان پیشرفته آن میتواند به ورود گردشگر درمانی به زنجان کمک کند؟
این موضوع جای تامل است. چنانچه سیاست بنیاد درمانی مهرانه زنجان که یک مرکز خیریه است، بر این قرار بگیرد که به اتباع خارجی هم خدمات درمانی ارائه کند مورد استقبال آذریها نیز قرار خواهد گرفت. در این زمینه محدودیتهایی وجود دارد که کار را سخت خواهد کرد و البته جذب بیمارانی که به دلیل ناتوانی مالی برای انجام درمان به بنیاد خیریه مهرانه پناه آورده باشند، آورده چندانی برای کشور و زنجان نخواهد داشت.
اگر چه مسیر آستارا – رشت – قزوین برای اتباع آذربایجان برای تردد به تهران، قم و مشهد و دیگر شهرهای توریستی مثل اصفهان، شیراز و یزد نسبت به مسیر اردبیل به زنجان از جذابیتهای نسبی بیشتری برخودار است، لیکن زنجان به واسطه قرار گرفتن در مسیر اردبیل به تهران و برخورداری از برخی ظرفیتهای گردشگری و اماکن تاریخی – مذهبی مثل گنبد سلطانیه، غار کتله خور و سایر جذابیتهای پایتخت شور و شعور حسینی، میتواند، مورد توجه گردشگران آذربایجانی قرار گیرد که برای این امر توصیههایی به آژانسهای فعال صورت گرفته تا در پکیج تورهای خود پیش بینی و اعمال کنند.
ایجاد کریدور شمال و جنوب سالها است که یکی از خواستهای مشترک تهران، باکو و مسکو است. با توجه به علاقهمندی آذریها برای سرمایهگذاری در این خط آهن، چه چیزی مانع توسعه آن شده و چه دورنمایی از آن متصور هستید؟
همسایگی ایران با 15 کشور، قرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم و همچنین به عنوان تنها کشور میان خیلج فارس و دریای خزر و یکی از اصلیترین کشورهای پیونده دهنده، زمینی خیلج فارس به دریای سیاه، موقعیت ممتازی را برای ایجاد ظرفیت در امر بسیار استراتژیک حمل و نقل بینالمللی برای کشور ما ایجاد کرده است.
باید اضافه کنم که همگی بر اهمیت این ظرفیت و مزیت تکمیل و بهرهبرداری از کریدور، ایمان داریم و در شرایط کنونی این امر میتواند ضامن امنیت، صلح و همگرایی منطقهای شود. اراده عالی هم برای آن وجود دارد؛ اما بروکراسی سازمانی، تعدد نهادهای دستاندرکار و عدم تمرکز تصمیمگیری در کشور، تعلل و کندی اجرای امر را موجب شده و بنابراین میبینیم که این پروژه به کندی پیش میرود و در موضوع خط آهن رشت – آستارا برخلاف علاقه و آمادگی طرف آذری، ما در این سمت نتوانستهایم حتی نسبت به تعیین مسیر و تملک اراضی در زمان مناسب خود اقدامات ملموسی را انجام دهیم و تعلل و تاخیر موجب شد تا تحریمهای آمریکا برگردد و طرف آذری نیز تحت فشار آمریکاییها، و تنگناهای ایجاد شده در کانالهای انتقال وجه و سهم خود در اجرای تعهدات خود دچار مشکل شوند.
آیا تهران و باکو برای تنظیم قرارداد حذف تعرفه واردات کالا از یکدیگر مذاکراتی انجام دادهاند؟(حذف تعرفه ترجیحات متقابل).
کشورهای مشترک النمافع از معافیتهای گمرکی بین خود برخوردار هستند و جمهوری اسلامی ایران نیز بسیار تلاش کرده است که با کشورهایی که مراودات بازرگانی بالایی دارد، موافقتنامه های حذف تعرفه واردات کالا (PTA) را مذاکره و به سرانجام برساند. جمهوری آذربایجان نیز تا به امروز با هیچ کشوری به جز کشورهای AS، چنین موافقتنامهای ندارد و اخیرا تنها با ترکیه برای آغاز مباحث کارشناسی برای این منظور توافقاتی صورت گرفته است که خوشبختانه با رایزنی های که صورت گرفته بود، در جریان سفر اخیر رئیس جمهوری کشورمان به باکو و در دیدار دو جانبه وزرای اقتصاد دو کشور توافق اولیه برای آغاز مذاکرات برای این امر به دست آمد و به زودی کارگروه مربوطه تشکیل و کار خود را آغاز خواهد کرد که امیدواریم بتوانیم به نتایج مطلوبی برسیم.
در کنار این امر و در این مذاکرات، برای تجارت با ارزهای ملی و تشکیل کارگروه برای ایجاد شهرک صنعتی مشترک با جمهوری آذربایجان در نواحی مرزی به منظور تولید و فرآوری مشترک محصولات با الویت محصولات کشاورزی و صنعتی برای بازار آذربایجان و کشورهای ثالث مخصوصا کشورهای مشترک المنافع توافقات خوبی حاصل شد. بر آن هستیم که با بازکردن فضای جدید برای ایجاد کسب و کار، فصل جدیدی را در روابط فیمابین بگشائیم.
تحریمهای آمریکا علیه ایران چه تاثیراتی بر حجم همکاری تهران و باکو داشته است؟
بلاشک این امر به سان سایر کشورها و به مراتب بیشتر از کشورهای قدرتمندتر اروپایی و همچنین چین، هند و ترکیه بر همکاریهای با جمهوری آذربایجان تاثیر گذاشته است و باکو هم واهمه و نگرانی خود را از فشار آمریکائیها نسبت به همکاریهای خود با ایران را پنهان نمیکند. ما هم باید بپذیریم که این کشور آسیبپذیر است و توقعاتمان را بر همان اساس با آنها تنظیم کنیم. آذربایجان کشور با اهمیت در حوزه بلافصل امنیتی ماست و حفظ دوستی با آن کشور نیز به همان میزان برای ما اهمیت دارد.
دورنمای تجارت میان دو کشور را در آینده چگونه میبینید؟
قفقاز به دلیل موقعیت و ویژگیهای خاص خود همواره منطقهای مهم و استراتژیك تلقی میشود. پس از فروپاشی شوروی سابق و ظهور سه كشور مستقل در قفقاز بر اهمیت این منطقه افزوده شده است. این منطقه به دلیل عقبه فرهنگی و تمدنی و عمق استراتژیك ایران بسیار حائز اهمیت است.
مناسبات ایران با جمهوری آذربایجان در طول دوره شكلگیری و اعلام موجودیت این كشور همواره مورد توجه ایران بوده است. تمامی دولتهای بر سر كار آمده در تهران در این سالها به ارتقای سطح مناسبات با این كشور همسایه و هم مذهب اهتمام ویژه داشته اند.
در حال حاضر روابط ایران و جمهوری آذربایجان بهعنوان یكی از كشورهای برزگ و پرجمعیت منطقه قفقاز جنوبی در سطح بهتری نسبت به هشت سال اخیر قرار دارد، به طوری كه در سه سال اخیر هفت دیدار دو جانبه میان روسای جمهوری و وزرای دو كشور برای گسترش سطح روابط انجام گرفته است كه از ثمرات آن میتوان به قراردادهای مشاركت برای تأسیس كارخانه خودروسازی، تولید دارو و قراردادهای حوزههای نفت، گاز، برق و راهآهن اشاره كرد.
با این حال همچنان ظرفیتهای پنهان فراوانی در روابط دو كشور وجود دارد كه می تواند مورد توجه قرارگرفته و منجر به تأمین منافع ملی ایران گردد.
به عنوان آخرین سوال، شما فرزندی از منطقه هستید. اگر بخواهیم از ظرفیتهای اقتصادی استان زنجان برای اعتلای همکاری و مراودات اقتصادی میان تهران و باکو صحبتکنیم، چه مواردی را ذکرمی کنید؟
متولد هیدج و بزرگ شده در خطه سرسبز ابهر رود هستم و به منطقه و استان زنجان تعلق خاطر دارم و با توجه به وجود ظرفیتهای مناسب، توسعه استان و منطقه پا به پای دیگر استانها از آرزوهای دیرینه من است، چرا که مشکل اشتغال را حل خواهد کرد و برای منطقه رفاه نسبی و لازم را به ارمغان خواهد آورد.
زنجان به واسطه برخورداری از کشاورزی مناسب، معادن غنی مس و سنگ، فضاهای مناسب برای گردشگری بهویژه از نوع مذهبی آن و از همه مهمتر برخورداری از نیروی انسانی و متخصص برای امر صدور خدمات فنی و مهندسی با مزیت نسبی زبان آذری، ظرفیت کافی برای بهرهمندی از جمهوری آذربایجان را دارد که امیدوارم به مرور زمان حاصل شود و من هم به نوبه خود و با تمام توان در خدمت فعالان اقتصادی، صنعتی، بازرگانان هم استانی خود هستم و امیدوارم مرزی نبودن استان باعث نشود که بخش خصوصی هم به سان مدیران دولتی استان، به تعامل و مراودات با آن سوی مرزها، بیتفاوت باشند.